نام کتاب : زندگى نامه آيتاللّهالعظمى سيد محمدرضا گلپايگانى قدس سره به روايت اسناد نویسنده : امامى، محمدمهدى جلد : 1 صفحه : 35
آيت الله گلپايگانى قدّس سرّه نسبت به استاد
ارجمند خود كمال احترام را نموده و خويشتن را رهين الطاف و عنايات آن بزرگوار
مىدانستند؛ در آغاز تدريس تقيد به خواندن فاتحه از براى استادش داشتند و موقع
تشرف به حرم مطهر حضرت معصومه عليها السّلام بعد از پايان زيارت، كنار قبر استاد
رفته و فاتحه مىخواندند؛ اين برنامهى هميشگى ايشان بود.
آيت الله شيخ عبد الكريم حائرى در آخر سال 1355 ه. ق در سن هفتاد و
نه سالگى دار فانى را وداع گفت و در حرم حضرت معصومه عليها السّلام به خاك سپرده
شد.
اين سه شخصيت بزرگ- كه از آن ياد شد- اساتيد اصلى آيت الله گلپايگانى
قدّس سرّه بودهاند، ولى معظم له در يك مقطع زمانى به مناسبتى از محضر اساتيد
ديگرى استفاده نمودهاند كه اين بزرگان عبارتند از:
1- آيت الله آقا ميرزا محمد باقر گلپايگانى قدّس سرّه
علامه آقا بزرگ تهرانى در شرح حال ايشان مىنويسد:
«او شيخ ميرزا محمد بافر فرزند مولى محمد على فرزند آقا سعيد
گلپايگانى است؛ وى كه از علماى جليل القدر بوده در اصفهان طى ساليان طولانى از شاگردان
شيخ محمد تقى آقا نجفى بود، بعد به گلپايگان برگشت و از اجلاء علما گرديد.»[1]
در حالات ايشان آمده كه دعاى ابو حمزه ثمالى را در ماه رمضان در قنوت
نماز وتر مىخواندهاند. امام خمينى قدّس سرّه نقل مىكنند:
«ما يك سفر در جوانى از قم تا خمين با مرحوم آقاى ميرزا محمد باقر
بوديم، از بس ايشان خوش بيان بودند ما بيشتر راه را در كنار ايشان پياده گذرانديم
و استفاده كرديم.»[2]
اين عالم بزرگ در سال 1312 ه. ق به رحمت ايزدى پيوست و در قم،
قبرستان نو، در مقبرهى مجاور مرحوم آقا شيخ محمد سعيد گلپايگانى- برادر
بزرگوارشامدفون شد.
[1]. محمد محسن آقا بزرگ تهرانى، طبقات اعلام
الشيعة: نقباء البشر فى قرن الرابع عشر، ج 1، دار المرتضى، مشهد 1362، ص 216