نام کتاب : زندگى نامه آيتاللّهالعظمى سيد محمدرضا گلپايگانى قدس سره به روايت اسناد نویسنده : امامى، محمدمهدى جلد : 1 صفحه : 101
اسلامى و استقلال مملكت مدخليّت تام دارد،
چون اقداماتى بر ضد دين و براى محو آثار ديانت و معارف عاليهى اسلام و حقوق آزادى
مسلمين مىشود كه وسيلهى منحصرهى نجات اسلام و مسلمانان از مفاسد آن كه من جمله
سقوط كشور اسلامى در دامان اجانب است به حسب ظاهر مجاهده و اقدامات حوزههاى علميه
است و اگر مسامحه شود عواقب سوء آن غير قابل جبران است.
هجرت علما تا مدافعه از دين و قرآن و احكام شرع ممكن است فرار از زحف
و سبب استيلاى دشمنان اسلام است ....»[1]
در همين رابطه ايشان فرمودند:
«آن موقعى كه مرحوم آقاى حكيم تلگراف كردند كه به نجف بياييد تا
تبادل افكار كنيم و تكليف معين شود، رييس شهربانى قم به منزلمان آمد و گفت: اگر
تصميم رفتن به نجف را داريد، گذرنامهى شما آماده و مهيّا است و ليكن بايد بدون سر
و صدا برويد؛ من در پاسخ او گفتم: ما اينجا هستيم؛ اينجا ميدان جهاد ما است و
رها كردن آن در حكم فرار از ميدان جنگ است كه حرام مىباشد.»[2]
آيت الله گلپايگانى قدّس سرّه و قيام 15 خرداد 2431 و زندانى شدن
امام خمينى قدّس سرّه
در فاصلهى ميان فاجعهى فيضيه و ماه محرم- 2 فروردين تا 4 خرداد
1342- مبارزهى مراجع قم اغلب در قالب صدور اعلاميههاى متعدد بود. فرا رسيدن ماه
محرم وضعيت را به يك رويارويى گسترده كشانيد. ايام محرم بهترين موقع براى افشاى
جنايات رژيم و برنامههاى ضد اسلامى شاه بود. ساواك كه از جايگاه ويژهاى اين ماه
اطلاع داشت، پيش از آغاز آن بسيارى از وعاظ را احضار و آنان را ملزم كرد كه در
محافل و مجالس عليه شاه سخن نگويند؛ عليه اسرييل مطلبى گفته نشود؛ مرتب به مردم
نگوييد كه اسلام در خطر است.
مراجع قم از جمله آيت الله گلپايگانى قدّس سرّه در نشستى تصميم
گرفتند كه در روز عاشورا
[1]. همان، ص 90 و نيز ر. ك: اسناد مربوط به
فاجعهى فيضيه
[2]. ناصر الدين انصارى قمى، آيت الله گلپايگانى
قدّس سرّه،( فروغ فقاهت)، معاونت پژوهشى سازمان تبليغات اسلامى، تهران 1373، صص
67- 68.
نام کتاب : زندگى نامه آيتاللّهالعظمى سيد محمدرضا گلپايگانى قدس سره به روايت اسناد نویسنده : امامى، محمدمهدى جلد : 1 صفحه : 101