دوّم- آنكه كفن يا چيز ديگرى كه با ميت دفن
شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند و همچنين است اگر چيزى از مال
خود ميت كه بورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند كه آنچيز در قبر
بماند، ولى اگر وصيت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند، براى
بيرون آوردن اينها نمىتوانند قبر را بشكافند مگر آنكه زيادتر بر ثلث باشد و ورثه
امضاء نكرده باشند.
سوم- آنكه ميت بىغسل يا بىكفن دفن شده باشد يا بفهمند غسلش باطل
بوده، يا بغير دستور شرع كفن شده، يا در قبر او را رو بقبله نگذاشتهاند ولى اگر
نبش در اين صورت باعث هتك ميّت و اذيّت مردم شود جايز نيست.
چهارم- آنكه براى ثابت شدن حقى بخواهند بدن ميت را به بينند.
پنجم- آنكه ميت را در جائى كه بىاحترامى باوست مثل قبرستان كفار يا
جائى كه كثافت و خاكروبه ميريزند دفن كرده باشند.
ششم- آنكه براى يك مطلب شرعى كه اهميت آن از شكافتن قبر بيشتر است،
قبر را بشكافند مثلا بخواهند بچه زنده را از شكم زن حاملهاى كه دفنش كردهاند بيرون
آورند.
هفتم- آنكه بترسند درندهاى بدن ميّت را پاره كند، يا سيل او را
ببرد، يا دشمن بيرون آورد و هرگاه قسمتى از بدن ميت با او دفن نشده باشد احتياط
لازم آنست كه آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن ميت ديده نشود.
س- شخصى ميت را غسل داد و حنوط را فراموش كرد بعد از دو روز يادش آمد
كه ميّت را بدون حنوط دفن كردهاند در اين صورت جائز است جهت حنوط نبش قبر كنند يا
نه؟