responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 151

شربتى از آب سقايت كنيد».

در بين سخنان امام مردى از دشمن تيرى انداخت كه كودك را گلو بريد، و امام آنان را نفرينى كرد آن گونه كه به دست مختار و ديگران گرفتار آمدند.

[شهادت أبا الفضل العباس 7‌]

راوى گويد: تشنگى بر حسين 7 سخت شد، و بر مركب مسنّات نشسته و اراده فرات را نمود و اين در حالى بود كه برادرش عباس در پيش رويش، قرار داشت.

لشكر عمر بن سعد متعرّض آنان شدند، مردى از بنى دارم تيرى به سوى حسين 7 گشود كه به زير زنخ امام اصابت كرد، امام تير را كشيد و دست زير زنخ گرفت تا دو كف دست از خون آكنده شد و آن را پرتاب كرد و گفت: «خداوندا حقّا از آنچه به فرزند دختر پيامبر شده و مى‌شود نزدت شكايت دارم».

بعد عبّاس را از حسين 7 جدا كردند و او را احاطه نمودند تا آن كه وى را شهيد نمودند- قدس اللَّه روحه- حسين 7 در مرگ برادر بشدّت گريست و شاعر در اين باره مى‌گويد:

أحقّ النّاس أن يبكى عليه‌

فتى أبكى الحسين بكربلاء

سزاوارترين مردم به اين كه برادر گريسته شود جوانمردى است كه (شهادتش) حسين را به گريه آورد

أخوه و ابن والده عليّ‌

أبو الفضل المضرّج بالدّماء

برادرش و پسر پدرش على، ابو الفضلى كه با خونش سرخ رو گرديد

و من واساه لا يثنيه شي‌ء

و جادله على عطش بماء

او كه با حسين مساوات و مواسات كرد حتّى در تشنگى با او مواسات كرد

[نبرد امام 7 با سپاه دشمن‌]

راوى گويد: و آنگاه حسين 7، دشمن را به مبارزه فرا خواند، و هماره هر كس كه به مبارزت با حضرتش قدم پيش مى‌نهاد به دست او راهى جهنّم مى‌گرديد تا آن جا كه كشتار عظيمى بنمود و در همان حال مى‌فرمود:

القتل أولى من ركوب العار

و العار أولى من دخول النّار

شهادت از پذيرش ننگ اولى، و ننگ از ورود در آتش اولى است يكى از راويان گويد: به خدا سوگند نديدم مردى را كه فرزندان و اهل بيت و

نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست