responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 138

استفاده از نوره به انتظار ايستاده بودند كه برير عبد الرحمن را به خنده مى‌آورد.

عبد الرحمن بدو گفت: اى برير آيا مى‌خندى! اين ساعت كه وقت خنده و لعب نيست.

برير گفت: قوم من مى‌دانند كه من در جوانى و پيرى از امور باطله و هزل بيزار بودم و خنده من از سر شادمانى از آن است كه در اين راه قرار گرفته‌ايم، به خدا كه فاصله بين ما و اين كه حور العين را به آغوش كشيم جز اين نيست كه ساعتى با اين قوم با شمشيرهايشان مبارزه كنيم.

[روز عاشورا]

راوى گويد: لشكر ابن سعد، بر مراكب خود برنشستند، حسين 7 برير بن حصين را به سوى آنان فرستاد تا مردم را پند دهد كه پند و تذكّر او مفيد نيفتاد.

حسين 7 بر ناقه يا اسبش سوار شد و در مقابل دشمن قرار گرفت و آنان را به سكوت دعوت كرد، همگان سكوت كردند، پس امام خداى را حمد و ثنا گفت و از صفات او برشمرد و بر محمّد 6 و بر فرشتگان و انبياء درود فرستاد و سخنرانى رسايى كرد و فرمود: «نابود باديد اى جمعيّت و همواره قرين رنج و اندوه، در كمال اضطرار نزد ما داد خواهى كرده فريادرس خواستيد، و ما بسرعت به فريادرسى شما قيام كرديم، اين شمشيرها كه در دست شماست بايد با ما مى‌بود نه بر ما، و اين آتش كه به زيان ما افروختيد مى‌بايست دشمن ما و شما را فرا گيرد، هم اكنون با دشمنانتان دوست شديد در برابر دوستانتان، بدون آن كه از دشمن عدلى ديده باشيد يا از آنها اميدى بريد.

هلا- وايها بر شما- ما را رها كرديد در حالى كه شمشيرها از نيام برنيامده، و طوفان ظلم فرو ننشسته و خرد به بار ننشسته، و ليكن چونان ملخ بيابان به سوى آن شتاب گرفتيد، و چون پروانه گردش جمع آمديد.

دور باديد اى بندگان كنيزك و بدان احزاب، و راندگان كتاب، و تحريف تحريف‌گران سخن، و جرثومه‌هاى گناه، و دمش شيطان، و فرو نشانندگان سنّتها:

نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 138
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست