نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 45
در مورد يادگار اصغر (عترت) آنها را خوار نموديم، و به طور
كامل پاره پارهاش نموديم.
به آنها گويم: از من دور
گرديد، آنها با شدّت تشنگى و با جگر سوخته و روى سياه از من دور گردند.
3- سپس پرچم ديگرى با
هوادارانش بر من وارد شوند كه هم پرچم و هم هوادارانش نورانى و درخشان هستند، به
آنان گويم: شما كيستيد؟
آنها در پاسخ گويند: «ما
يكتاپرست و اهل تقوا، و از امّت محمّد و باقيمانده حق پرستان هستيم، كتاب خدا را
دريافتيم، حلالش را حلال و حرامش را حرام شمرديم، و خاندان محمّد 6 را دوست داشتيم و از آنان با همه امكاناتى كه براى يارى خود داشتيم
يارى نموديم، و همراه آنها با دشمنانشان جنگيديم.» به آنها گويم: مژده باد به شما،
من محمّد پيامبر شما هستم، شما در دنيا همان گونه بوديد كه گفتيد، آنگاه با آب
كوثر، آنها را سيراب مىكنم. آنها در حالى كه سيراب و شادمان هستند از نزد من
بروند، سپس وارد بهشت شوند، و در آن هميشه خواهند ماند.[1]
نامه يزيد به وليد
فرماندار مدينه
پس از آن كه پيامبر 6 از قتل حسين 7 خبر داد، زبان مردم مدينه
همواره در گفتگوى شهادت حسين 7 حركت مىكرد، و آنها با نظر عظمت به
حسين 7 مىنگريستند، و مقدمش را گرامى مىداشتند.
[1]. منظور از اين سه پرچم، به ترتيب پرچم بنى
اميّه و بنى عبّاس و شيعيان حضرت على( ع) است.
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 45