نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 182
عمرو بن حريث كه در مجلس حاضر بود به ابن زياد گفت: «اين زنى
بيش نيست، زن را نبايد به گفتارش مجازات كرد.» ابن زياد به زينب 3 گفت:
«خداوند دل مرا با كشتن حسين گردنكش تو و افراد قانون شكن فاميلت، شفا بخشيد.»
زينب 3 فرمود: «به جانم سوگند بزرگ فاميل مرا كشتى، و شاخههاى مرا
بريدى و ريشه مرا كندى، اگر شفاى دلت در اين است باشد.» ابن زياد گفت: «هذه
سجّاعة، و لعمرى لقد كان ابوك شاعرا: اين زن با قافيه و آهنگ سخن مىگويد، سوگند
به جانم پدرت نيز شاعر قافيه پرداز بود.» زينب 3 فرمود: «اى پسر زياد،
زن را به قافيه پردازى چه كار؟ و من تعجّب مىكنم از كسى كه با قتل امامانش، دلش
را شفا مىبخشد، و مىداند كه فرداى قيامت آنها از او انتقام مىگيرند.»
گفتگوى شديد امام
سجّاد 7 با ابن زياد
سپس ابن زياد متوجّه
امام سجّاد 7 شده و گفت: «اين كيست؟» يكى از حاضران گفت: على پسر حسين
7 است.
ابن زياد گفت: مگر
خداوند على پسر حسين را نكشت؟
امام سجّاد 7
فرمود: من برادرى به نام على اكبر داشتم كه مردم او را كشتند؟