responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 150

لحظه شهادت امام حسين 7

شمر به سپاه خود فرياد زد «در مورد اين شخص (امام حسين 7) در انتظار چه هستيد؟» وقتى كه اين فرمان را صادر كرد، از هر سو به امام حسين 7 حمله نمودند، ظالمى به نام «زرعة بن شريك» با شمشير خود بر شانه چپ آن حضرت زد، امام حسين 7 با ضربه‌اى، او را از پاى درآورد. ظالم ديگرى چنان شمشير بر گردن آن حضرت زد، كه از ناحيه صورت بر زمين افتاد، ديگر ناتوان شد، مى‌خواست برخيزد، ولى به رو مى‌افتاد، در اين هنگام سنان بن انس، نيزه‌اش را در گودى گلوى آن حضرت فروبرد، سپس نيزه را بيرون كشيد و آن را بر استخوانهاى سينه‌اش كوبيد، و بعد تير بر گودى گلويش زد كه امام 7 به زمين افتاد، برخاست نشست و آن تير را از گلويش بيرون آورد، دو كف دستش را زير گلويش نگه مى‌داشت، وقتى كه دستش پر از خون مى‌شد آن را به سر و صورت مى‌ماليد و مى‌فرمود:

هكذا القى اللَّه مخضبا بدمى، مغضوبا علىّ حقّى‌

، خداوند را با اين حال كه به خونم رنگين هستم و حقّم را غصب كرده‌اند ملاقات كنم.

عمر سعد به مردى كه در جانب راستش بود گفت: «واى بر تو به سوى حسين فرود آى، و او را راحت كن.» خولى بن يزيد اصبحى پيش دستى كرد تا سر از بدن امام حسين 7 جدا كند ترس و لرز بر اندامش افتاد، در اين هنگام سنان بن انس نخعى فرود آمد و به گلوى امام حسين 7 شمشير زد و در اين حال مى‌گفت:

«سوگند به خدا من سرت را جدا كنم با اينكه مى‌دانم تو پسر رسول خدا و از نظر پدر و مادر، بهترين انسان روى زمين هستى»، سپس سر

نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 150
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست