نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 116
سرنوشت تو گرديم، فقبّح اللَّه العيش بعدك، خداوند زندگى بعد
از تو را زشت گرداند.»
اظهار وفادارى ياران،
از غير خويشان
در اين هنگام «مسلم بن
عوسجه»[1] برخاست و
چنين گفت: «آيا ما تو را اين گونه رها كنيم و از اينجا برويم؟ با اينكه دشمنان
گرداگرد تو را احاطه كردهاند، نه به خدا سوگند، خداوند هرگز مرا چنين ننگرد، من
در اينجا هستم تا نيزهام را در سينه دشمنان بشكنم، و تا شمشير در دستم هست، آنها
را با شمشيرم بزنم، و اگر بدون اسلحه شدم با پرتاب سنگ با آنها نبرد مىكنم، من از
تو جدا نشوم تا در ركاب تو كشته شوم.» پس از مسلم، «سعيد بن عبد اللّه حنفى»
برخاست و چنين گفت:» نه به خدا سوگند اى پسر رسول خدا! هرگز تو را رها نمىكنيم تا
اينكه خدا بداند (و شاهد باشد) كه سفارش رسولش محمّد 6
را در باره تو حفظ كرديم، و اگر من بدانم كه در راه تو كشته مىشوم، سپس زنده
مىگردم، بار ديگر كشته مىشوم، سپس زنده شده و سوخته مىشوم و بعد از آن خاكسترم
را بر باد مىدهند، و هفتاد بار با من چنين خواهند كرد، از تو جدا نگردم تا در
ركاب تو كشته شوم، تا چه رسد به اينكه كشته شدن، تنها يك بار است، و پس از آن به
كرامت و عزّت مىرسم كرامت و عزّتى كه ابدى و فناناپذير است.»
[1]. مسلم بن عوسجه از قهرمانان عرب در صدر اسلام،
از اصحاب پيامبر6، از دودمان بنى اسد بود، او در كوفه براى حضرت مسلم( ع) از
مردم بيعت مىگرفت، پيرمرد سالخورده بود، و نخستين شخص از ياران امام حسين( ع)
بود، كه در روز عاشورا، بعد از كشتار حمله نخستين، در جنگ تن به تن به شهادت
رسيد.( مترجم).
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 116