نام کتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) نویسنده : ابن نما حلی جلد : 1 صفحه : 400
رفاعة بن شداد، عبد اللَّه بن كامل، عبد اللَّه بن شدّاد، سعد
بن حذيفه، يزيد بن انس، احمر بن شميط، و مثنّى بن مخربه، پس از خواندن نامه مختار
و مشورت در مورد او و نامهاش، به او وعده همكارى و هميارى دادند و پيام
محرمانهاى برايش فرستادند كه در اين راه دوشادوش او پيكار خواهند كرد و براى نشان
دادن عزم خويش به همكارى در راه پيكار با كشندگان حسين 7 و بقاياى نظام
سياهكار اموى در صورت تمايل او، حاضرند به زندان يورش برند و راه نجات او را هموار
سازند.
امّا مختار ضمن سپاس و
قدردانى گرم از پيام آنان، بطور محرمانه به آنان اطّلاع داد كه نامهاى به «عبد
اللَّه بن عمر» نوشته و از او خواسته است تا وسيله رهايىاش را فراهم سازد و همين
روزها از زندان آزاد مىشود و كار قيام را پى مىگيرد و از آنان خواست تا آماده
كارزار شوند.
تلاش براى آزادى
«عبد اللَّه بن عمر» كه
از بستگان همسر مختار بود تلاش خود را براى آزادى او نزد «ابن زبير» پى گرفت و
نامهاى نيز به كارگزاران او در كوفه نوشت و از آنان تقاضا كرد كه وى را آزاد
سازند.
دو كارگزار اصلى حكومت
كوفه، «عبد اللَّه بن يزيد» و ابراهيم بن طلحه، پس از دريافت نامه «عبد اللَّه بن
عمر» و سفارش «ابن زبير» از «حجاز» در مورد رهايى مختار، او را از زندان به دفتر
كار خويش در استاندارى فرا خواندند و ضمن گفتگو خاطرنشان ساختند كه با دو شرط
حاضرند آزادش كنند.
او پرسيد آن دو شرط
كدامند؟
گفتند: نخست سپردن يك
ضامن معتبر، و ديگر تعهّد اخلاقى و دينى بر اين موضوع كه تا آنان از سوى «ابن
زبير» حكومت كوفه را دارند برايشان گرفتارى و
نام کتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) نویسنده : ابن نما حلی جلد : 1 صفحه : 400