نام کتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) نویسنده : ابن نما حلی جلد : 1 صفحه : 236
ساخت كه ميان آن خواب و تحقق تعبير آن- كه در روز عاشورا روى
داد- حدود شصت سال فاصله بود.
15- قهرمان صيداوى يا
يكّه تاز سواران عرب
پس از شهادت دليرانه
«جون»، غلام آزاد شده «ابو ذر»، «عمرو بن خالد صيداوى» گام به ميدان دفاع از حق و
عدالت نهاد و تا پاى جان قهرمانانه كارزار كرد.
حسين 7 در
تشويق و گراميداشت او فرمود:
«تقدّم فانّا لاحقون
بك عن ساعة»
به پيش! كه ما نيز ساعتى
ديگر به تو خواهيم پيوست.
او پس از بيان روشن و
موج آفرين سالارش، به دفاع دليرانه پرداخت و آنقدر جنگيد تا سر بر بستر شهادت
نهاد.
16- شكيبايى دليرانه
از پى آن قهرمان ايثار و
ايمان، مرد حق طلب ديگرى به ميدان آمد و اين بار «حنظله شبامى» بود كه دست به
شمشير ستم ستيز برد و پيشاپيش سالارش حسين 7 ايستاد تا باران نيزهها و
شمشيرها را به سرو و رو، گلو و گردنگاه و شاهرگ خود بخرد و بدين وسيله با سپر
ساختن خود، از رسيدن خطر به پيشواى آزادى و اصلاحات جلوگيرى كند.
او پس از اين كار
دليرانه و خالصانه به سالارش روى آورد كه: سالار من! آيا ما با اين جهاد و
شهادتمان به بارگاه پروردگارمان نمىرويم و به حق نمىپيونديم؟
«أ فلا نروح الى ربّنا و
نلحق؟» آن حضرت فرمود: چرا! چرا! اينك به سوى آنچه كه براى تو از همه دنيا و آنچه
در آن است بهتر و سعادت آفرينتر است بشتاب.
و او پس از دريافت اين
نويد، پيكارى شجاعانه كرد و بر دردها و رنجها و تيزى نيزهها شكيبايى ورزيد تا جان
را ببارگاه خدا هديه كرد و خداى پر مهر او را به بهشت پر طراوت و زيبا و جايگاه
خشنودى و شادمانى اوج داد.
نام کتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) نویسنده : ابن نما حلی جلد : 1 صفحه : 236