نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 670
و باز فرمايش خداوند متعال است كه: فَإِنْ لَمْ
تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا[1]. اگر كسى
بگويد: شايد آنان به قرآن اهمّيت نمىدادند و يا قرآن در بلاغت- نعوذ باللَّه-
خيلى پايين بوده و اين باعث شده است كه آنان اين كار را انجام ندهند!!! در پاسخ
مىگوييم: شبههاى نيست كه رسول خدا- 6- در ميان آنان خيلى
جا افتاده بود تا اينكه او را امين ناميدند، چگونه به قرآن اهميّت نمىدادند در
حالى كه آن را بزرگ مىشمردند و مىگفتند سحر است! و مردم را از شنيدن آن بر حذر
مىداشتند تا دلهاى آنان را جذب نكند، با اين وضع چگونه از معارضه با قرآن، اعراض
مىكردند؟!
حادث بودن قرآن مجيد
(1) اگر كسى بگويد: مگر
شما نمىگوييد آنچه محمّد- 6- آورده است سخن خدا و فعل اوست؟
و مگر نمىگوييد: آنچه مردم به آن قدرت دارند خرق عادت نمىكند؟ باز مگر نمىگوييد
كه «قرآن» نخستين سخنى است كه خداوند به آن سخن گفته است و هنگام نزولش حادث نيست
و حال اينكه چيز خارق العاده بايد حادث باشد؛ چون مردم به سخن گفتن قدرت دارند و
هر چه از اين جنس باشد خارق العاده نيست، پس نمىتواند براى بندگان معجزه باشد؟!
در پاسخ مىگوييم: خارق العاده بودن «قرآن» اين است كه آن در بلاغت اعجازش ظاهر
گرديده و متجدد مىشود؛ مانند آن هم در عادت پديد نيامده، چه اين از جانب خود
خداوند متعال باشد و چه از جانب فرشتهاى به دستور خداوند كه آن بر پيامبر وحى
كند، پس وقتى كه معلوم شد او در ادعايش به ظهور اين كلام بليغ كه خود او و امثال
او از آوردن مثل اين و چيزى نزديك به آن عاجز هستند، صادق است، اين مىشود «معجزه»
و دليل بر صدق او. اشكالى هم ندارد كه خداوند متعال آن گونه سخن گفته باشد، ولى
عادت نداشته كه به غير اين پيامبر آن را اظهار كند[2].