responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 480

محمّد، درود بفرست، وقتى كه خوابيدى، پدرت به خوابت مى‌آيد و جاى مال را به تو نشان مى‌دهد.

آن مرد نيز دستور حضرت را اجرا كرد و در خواب، پدرش را ديد كه به او گفت:

اى پسر! مال من در فلان جا است آن را بردار و نزد فرزند رسول خدا- 6- ببر و بگو كه من جاى مال را به تو نشان دادم.

آن مرد رفت و مال را برداشت و به امام خبر داد و گفت: «حمد خداى را كه تو را گرامى داشت و برگزيد»[1].

امام جواد (ع) و خاكسپارى پدر در خراسان‌

(1) 6- معمر بن خلاد مى‌گويد: امام جواد- 7- در مدينه به من گفت: اى معمّر! سوار شو.

گفتم: به كجا؟

فرمود: همان گونه كه به تو گفته مى‌شود، سوار شو.

پس سوار شدم تا اينكه به صحرايى رفتيم و به يك وادى رسيديم كه در آن تپه و درّه‌اى بود.

حضرت فرمود: تو اينجا باش. من آنجا ايستادم و او رفت. سپس برگشت و گفتم: فدايت شوم كجا بودى؟

فرمود: پدرم را همين ساعت دفن كردم، در حالى كه پدر بزرگوارش در خراسان بود[2].

نجات از تنهايى‌

(2) 7- صالح بن عطيّه اضخم مى‌گويد: اعمال حجّ را بجا آوردم و خدمت امام جواد- 7- رسيدم و از تنهايى ناليدم.


[1] بحار الانوار: 50/ 32، حديث 8.

[2] بحار الانوار: 49/ 310، حديث 20.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 480
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست