responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 401

خورشيد سخن بگو تا بدانى كه چه كرامتى نزد خداوند دارى.

وقتى كه صبح شد، برخاستيم. هنگام طلوع خورشيد، على- 7- به طرف آن رفت و گفت: سلام بر تو اى مطيع و فرمانبردار پروردگارش! خورشيد گفت: و عليك السّلام اى برادر رسول خدا- 6- و جانشين او! تو را مژده باد؛ چون پروردگار عزت، به تو سلام مى‌رساند و به تو مى‌گويد: تو را مژده باد؛ چون براى تو و دوستداران تو و شيعيان تو، نعمتهايى (در بهشت) است كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به قلب بشرى خطور كرده است. در اين هنگام، على- 7- به سجده افتاد.

رسول خدا فرمود: اى دوست و حبيب من! سر خود را بلند كن، چون خداوند متعال بخاطر تو، به فرشتگان مباهات مى‌كند[1].

گرفتار شدن حسن بصرى به نفرين على (ع)

(1) 6- على- 7- حسن بصرى را ديد كه با آب كم وضو مى‌گيرد، به او فرمود: اى كفتى! وضويت را پر آب ساز.

حسن بصرى گفت: كسانى را كه پر آب وضو مى‌گرفتند ديروز آنان را به قتل رساندى!! حضرت فرمود: براى آنها غمگين هستى؟

گفت: آرى.

حضرت فرمود: خدا غمت را طولانى گرداند.

ايوب سجستانى مى‌گويد: بعد از آن، حسن را هميشه غمگين مى‌ديديم؛ مانند اينكه از دفن عزيزى بر مى‌گردد و يا مانند مكارى كه الاغ خود را گم كرده باشد.

علت را از او پرسيديم. گفت: نفرين مرد صالحى در من مؤثر واقع شد.

و «كفتى» در زبان نبطى به معناى «شيطان» است، و مادرش در كوچكى او را به‌


[1] بحار الانوار: 41/ 170، حديث 7.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 401
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست