نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 315
(1)
باب يازدهم: در معجزات
حضرت امام على النقى (ع)
حكايت شيخ عبد الرحمن
اصفهانى
(2) 1- جماعتى از
اصفهانيها از جمله احمد بن نصر و محمّد بن علويه مىگويند:
در اصفهان يك نفر شيعه
به نام «عبد الرحمن» بود به او گفتند چه چيز باعث شد كه تو از ميان مردم، فقط به
امامت امام على النقى قائل شدى؟
گفت: چيزى را از وى
مشاهده كردم كه موجب شد به امامت او قائل شوم. من مردى فقير اما با جرأت و سخندان
بودم. سالى اهل اصفهان شكايتى داشتند و مرا با عدهاى به سوى متوكل روانه كردند.
رفتيم و به آنجا رسيديم. روزى نزد درب قصر متوكل بوديم كه دستور صادر شد تا امام
على النقى را احضار كنند. از كسانى كه آنجا بودند پرسيدم: اين شخصى كه دستور صادر
شده كه آن را بياورند، كيست؟
گفته شد: مردى علوى است
كه رافضىها مىگويند: او «امام» است. بعد گفتند شايد متوكل او را احضار مىكند تا
به قتلش برساند. با خود گفتم: از اينجا نمىروم تا ببينم اين شخصى را كه مىآورند
كيست. ناگهان ديدم سوار بر اسب مىآيد، و مردم نيز طرف راست و چپ او ايستادهاند.
و او را نظاره مىكنند. وقتى كه او را ديدم محبتش در قلبم افتاد. و پيوسته دعا
مىكردم كه خدا شرّ متوكل را از او دفع نمايد.
همين طور از ميان مردم
عبور مىنمود و به چپ و راست نگاه نمىكرد، فقط
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 315