نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 23
دو نيم كرد و تمام اهل زمين آن را ديدند. و هيچ كس آن را
انكار نكرد.
بعضيها مىگويند: غير از
يك نفر آن را روايت نكرده است. اين ادعا درست نيست؛ زيرا اوّلا: شق القمر شهرت
دارد و در ميان مسلمانان مشهور شده است.
ثانيا: پنج نفر آن را
نقل كردهاند كه عبارتند از: 1- ابن مسعود 2- ابن عبّاس 3- ابن جبير 4- ابن مطعم
از پدرش 5- حذيفه[1].
منافقين در اصحاب
پيامبر 6
(1) 27- منافقين در بين
اصحاب پيامبر، هيچ كارى نمىكردند و هيچ سخنى نمىگفتند مگر اينكه خداوند متعال
پيامبر را از آن آگاه مىكرد. حتى يكى از منافقين به دوستش مىگفت: ساكت شو اگر
اينجا سنگ هم نباشد، سنگ ريزههاى بطحاء به او خبر مىدهند. نمىشود گفت كه پيامبر
از ظنّ، حرف مىزد يا تخمين مىزد. چون حتى الفاظ آنها را مىگفت و از نيّاتشان
خبر مىداد ولى منافقين عنادشان بيشتر مىشد[2].
آزادى سلمان
(2) 28- سلمان خدمت
پيامبر اكرم آمد و گفت: با صاحبانش بر اين مقدار نشاى درخت خرما كه همهاش باردار
باشند، مكاتبه كرده است. در حالى كه عادتا باردارى خرما را كسى نمىتواند ضمانت
كند مگر اينكه علم الهى داشته باشد.
حضرت به سلمان دستور داد
كه اين را ضمانت كند. و نشاها را جمع كرد و آنگاه با دست خود آنها را كاشت و همه
سبز شدند و به عنوان معجزهاى باقى ماندند. و مردم از ميوه آنها استفاده مىكردند.
و به بركت آنها اميدوار مىشدند.
سپس پيامبر اكرم يك قطعه
طلا مانند بيضه خروس به سلمان داد و فرمود: برو و با آن بقيه قرض صاحبانت را ادا
كن. سلمان ابتدا تعجب كرد و گفت: اين كجاى