responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 200

«همه مخلوقات، خدا را تسبيح مى‌كنند ولى شما تسبيح آنان را درك نمى‌كنيد»[1].

توسل فطرس به امام حسين (ع)

(1) 3- وقتى كه امام حسين- 7- متولد شد، خداوند سبحان، به جبرئيل دستور داد تا با گروهى از ملائكه، نزد پيامبر- 6- رفته و به او تبريك و تهنيت بگويند. وقتى كه پايين آمدند، از جزيره‌اى عبور كردند كه در آن ملكى به نام فطرس بود. خداوند او را دنبال كارى ارسال داشت ولى او سستى نمود، پس بالش شكست و در آن جزيره، رها شد. پس در آنجا هفتصد سال خدا را عبادت نمود.

فطرس خطاب به جبرئيل گفت: به كجا مى‌روى؟

جبرئيل گفت: به سوى محمّد- 6- فطرس گفت: مرا نيز همراه خود به سوى او ببريد، شايد برايم دعا كند.

وقتى كه جبرئيل خدمت پيامبر رسيد و شرح حال فطرس را گفت، حضرت فرمود: به فطرس بگو: بال شكسته‌اش را به اين طفل بمالد. در آن هنگام فطرس خود را به گهواره امام حسين- 7- ماليد و شفا يافت. سپس با جبرئيل به آسمان پرواز كرد و از آن به بعد، به او آزادشده حسين- 7- لقب دادند[2].

امام حسين (ع) و ام سلمه‌

(2) 4- هنگامى كه امام حسين- 7- قصد خروج به عراق نمود، ام سلمه به او گفت: به طرف عراق نرو؛ چون از رسول خدا شنيدم كه فرمود: پسرم حسين در زمينى به نام «كربلا» شهيد مى‌شود. و مقدارى از خاك آنجا را در شيشه‌اى كرد و به من داد.


[1] بحار: 64/ 27، حديث 8.

[2] بحار: 26/ 340، حديث 10.

نام کتاب : جلوه‌های اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین    جلد : 1  صفحه : 200
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست