نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 19
بركت فراوان خرما
(1) 15- در جنگ تبوك،
مسلمانان از كمى آذوقه شكايت كردند، پيامبر فرمود:
«چيزى براى من بياوريد»
حدود ده عدد خرما آوردند و در برابر آن حضرت قرار دادند، حضرت دستش را روى آنها
كشيد و دعا كرد، سپس مردم را براى خوردن دعوت كرد و فرمود: «بسم اللَّه بگوييد و
بخوريد». تمام لشكر خوردند و سير شدند و تمام ظروف خود را پر كردند؛ ولى اصلا از
آن چند عدد خرما چيزى كم نشده بود[1].
جارى ساختن آب
(2) 16- در يكى از
جنگهاى پيامبر، آب تمام شد، فقط مقدار كمى مانده بود كه حتّى يك نفر را هم سيراب
نمىكرد، و مردم همه تشنه بودند. پيامبر- 6- تيرى را كشيد و
دستور داد كه آن را در مشك آب فرو كنند. در اين هنگام آب فوران كرد و به دهانه مشك
رسيد. تمام لشكر از آن آب نوشيدند و سيراب شدند. اما منافقين، دچار حيرت شده بودند[2].
جارى شدن آب از
انگشتان پيامبر 6
(3) 17- در يكى از
سفرهاى پيامبر، همراهان به ايشان گفتند: يا رسول اللَّه! اصلا آب نداريم و نزديك
است هلاك شويم. حضرت فرمود: «اين گونه نيست، خدا با ماست و من به او توكل مىكنم و
او پناه من است» سپس ظرفى خواست كه در آن آب باشد. در يكى از مشكها جرعهاى آب پيدا
كردند كه حتى يك نفر را سيراب نمىكرد. حضرت دستش را داخل مشك گذاشت، آب از
انگشتان آن حضرت جارى شد و همسفرانش خوردند و چهارپايان خود را سيراب كردند، در
حالى كه