نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 16
پيامبر احترام زيادى كرد و روغندانى را بيرون آورد كه چيزى
خدمت پيامبر آورد؛ ولى چيزى در آن نيافت. حضرت آن را گرفت و حركت داد و آن ظرف پر
از روغن خالص شد. در حالى كه قبل از آن هر چه جستجو كردند چيزى در آن نيافتند. همه
از آن خوردند و سير شدند و مقدارى از آن ماند. اين خانواده هميشه به آن افتخار
مىكردند[1].
درخت خاردار
(1) 8- روزى پيامبر اكرم
گذرش از كنار درخت خاردارى افتاد كه شاخههاى محكمى داشت. حضرت آن درخت را صدا
كرد؛ ناگهان درخت زمين را مىشكافت و به طرف پيامبر- 6-
مىآمد تا اينكه پيامبر به او فرمود:
برگردد! و او برگشت[2]. پس چه
نشانهاى بهتر و آشكارتر از اينكه جمادات، به خاطر اطاعت امر او، بيايند و برگردند.
سدرة النبىّ 6
(2) 9- در جنگ طائف در
يك منطقه، درختان زيادى وجود داشت. پيامبر- 6- تازه از خواب
بيدار شده بود و در ميان آن درختان عبور مىكرد. درخت سدرى مقابل حضرت ظاهر شد كه
دو پاره شد و پيامبر از وسط آن گذشت. آن درخت در همان حال بود و مردم برايش احترام
قائل بودند. و آن درخت به «سدرة النبىّ» مشهور شده بود[3].
وقتى كه عربها دنبال
چراگاه مىرفتند، از آن به قدر امكان كمك مىگرفتند و بر شتران و گوسفندان خود
مىآويختند. و درختان آنجا را مىكندند ولى به آن درخت سدر، كارى نداشتند، به خاطر
اينكه شأن او را مىشناختند و به آن احترام