سؤال از مذهب شيعه‌

اينجا بود كه به بعضى از مسلمانان گفتم: آيا در اينجا مذهب پنجم يا بيشترى هم وجود دارد؟

گفته شد: بلى در اينجا مذاهب متعدّد و بسيارند.

گفتم: كدام يك از آنها از لحاظ جمعيت، بعد از اين چهار مذهب قرار دارد و از لحاظ دليل و برهان در اصول و شريعت روشنترين آنهاست؟

گفته شد: گروهى كه به شيعه معروفند و خود را به حضرت محمد 6 و خصوصا به اهل بيت آن حضرت نسبت مى‌دهند الّا اين كه پيروان اين چهار مذهب يا اكثرشان با پيروان اين مذهب دشمنى و كينه مى‌ورزند و در اكثر امور مخالف آنها مى‌باشند.

گفتم: به خدا پيروان اين مذهب كه به پيامبر و اهل بيتش منسوبند، در هر حال بهتر و نيكوترند و به احتياط در دينشان و شناسائى پيامبرشان نزديكترند زيرا مسلما خواص و نزديكان هر پيغمبرى پيوسته به دين و شريعت او آشناترند و از بسيارى از امت او به حق نزديكتر مى‌باشند.

بالاخره علاقمند شدم هر چه زودتر با اعتقادات اين فرقه كه به «شيعه» معروفند، آشنا شوم و بعد آن را با اعتقادات مذاهب چهارگانه مقايسه نمايم، سپس از ميان آنها براى خود آنچه را كه به حق نزديكتر است و براى من در پيش خداوند در دنيا و روز حساب سالمتر مى‌باشد، اختيار كنم.

البته زيادى پيروان اين مذاهب چهارگانه و كمى پيروان مذهب شيعه تصميم مرا عوض نكرد، زيرا ديدم:

اولا جمعيت شيعه از فرد فرد اين چهار مذهب كمتر نيست، اگر چه مجموع تعداد پيروان مذاهب چهارگانه از اين گروه شيعه بيشترند.

و ثانيا در نزد صاحبان عقل و خرد، اعتبار به كثرت جمعيت نيست، بلكه اعتبار به حق و درستى است زيرا اگر اعتبار به كثرت و فراوانى بود، هرگز متابعت‌