نام کتاب : سعادت از نگاه فارابى نویسنده : جابری مقدم، علی اکبر جلد : 1 صفحه : 18
متوقف شد و از اجناس آن مبادى كوتاهى كرد
[يعنى نبايد در حد اجناس قريبه آن مبادى متوقف شد، بلكه بايد مبادى آن مبادى و
مبادى خود اين مبادى را جستجو كرد][1]، تا اينكه
به دورترين مبدائى كه در آن، جنس يافت مىشود برسيم، آنگاه توقف نماييم و اگر
براى مبدأى كه در اين جنس، دورترين مبادى بود، مبدأ ديگرى باشد و آن مبدأ ديگر از
آن جنس نباشد، بلكه از جنس ديگرى باشد، كار را در همانجا متوقف نمىكنيم، بلكه از
آن فراتر رفته، به جستجو ادامه مىدهيم و مقصود از اين انديشه و جستجو رسيدن به
علمى است كه آن جنس را هم در برگيرد. پس اگر جنسى كه در حال مطالعه آن هستيم چنان
بود كه در آن، مبادى تعليم و مبادى وجود آنچه جنس شامل آن مىشود، به عينه يكى
بود آن مبادى را مورد استفاده قرار داده، راهى كه آنها در پيشروى قرار مىدهند
را طى مىكنيم [از مبادى به اشيا تحت جنس] تا به چيزهايى برسيم كه جنس شامل آنها
مىشود، بدين ترتيب در هر امر مطلوبى، علم به اينكه آيا شئ وجود دارد و علم به
اينكه چرا وجود دارد، (هل الشىء و لم هو) با هم به دست مىآيد، تا آنجا كه به
دورترين نقطهاى كه اين جنس، راه رسيدن به آن را در پيشروى مىگشايد، منتهى شود.
از مبدأ تا مقصد
7. اينكه در جنس خاصى از موجودات، مبادى تعيم غير از مبادى