نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 801
فصل دوم: در تدبير خزاين و اموال و تقدير معاش و اخراجات و
ترك اسراف و تبذير، و تعديل احوال سپاهى و عمّال و رعايا در اين ابواب
تدبير خزاين و اموال، ركنى عظيم از اركان پادشاهى است. در اين باب،
از قانون عقل و شرع تجاوز كردن، موجب فساد امر دنيا و آخرت است. امّا امر آخرت،
محتاج به بيان نيست از كمال ظهور؛ و امّا امر دنيا، بنابر آنكه قوام پادشاهى
بىاعوان و انصار و عساكر بسيار صورت نمىيابد و عساكر بدون مال و وفور خزاين
منتظم نمىشود، پس هرگاه پادشاه را مال نباشد و خزانه معمور نباشد، از عهده اقوات[1] و ارزاق و معونات لشكر بيرون
نتواند آمد. و چون چنين شود، لشكر شورش كنند و به فساد درآيند و اگر دشمنى از طرفى
روكند چون وفورى در اموال و خزاين پادشاهى نباشد، لشكرها مختل باشند و سرانجام
ايشان نتوان كرد و اسب و سلاح و آلت و عدّت حرب تهيّه نتوان نمود.
پس، بر پادشاه لازم است كه تدبير خزاين و اموال نمايد، و در اين باب
از اهمال و اغفال احتراز لازم داند. و تدبير اموال به دو چيز شود: اوّل، تدبير
مداخل؛ دوم، تقدير مخارج. و تدبير مداخل به آن شود كه ملك در تعمير بلاد و مواضع
ملك خود سعى تمام مبذول دارد، و مواضع خراب را به حليه آبادانى درآرد. چه هرگاه
بلاد معمور وآبادان و مزروع باشد، در خراج و اموال ديوانى و وجوهات سلطانى وفور
تمام بههم رسد. و در اين باب، معدلت پادشاه سببى قوى است، چه هرگاه پادشاه در
عدالت كوشد و دفع ظلم و طغيان نمايد و شرّ متغلّبان را از رعايا و زيردستان رفع
نمايد، مردمان به فراغ بال و رفاه حال به امر عمارت و زراعت اشتغال نمايند، و از
اطراف و جوانب مردم را رغبت توطّن و آرام در اين بلاد حاصل شود، و جمعيّت بسيار
شود، و تجار و متردّدان جلب فوايد و منافع هر ديار كنند، و منافع و مداخل سلطانى
بسيار شود. و در اين باب تعديل عمّال و اصلاح حال ايشان قويترين اسباب است، چه
هرگاه ايشان ظلم كنند و بىوقوف باشند و كافى و كاردان نباشند، ملك رو به خرابى
كند و مرتبهمرتبه، خرابى از خرابى متولّد شود، چه خرابى از بابت امراض مسريه است
كه از عضوى به عضوى سرايت كند.