نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 779
فصل پنجم: در تدبير صنّاع و محترفه و جمعكنندگان خراج و
متوجّهات ديوانى و تدبير اهل زراعت
بر پادشاه لازم است كه در ترفيه احوال صنّاع و محترفه كه باعث قوام
معاش بنى آدمند بكوشد، و ايشان را در مهاد امان آسوده بدارد، و حواله و اطلاقى
بىموقع بر ايشان ننمايد؛ و دست تعدّى ظالمان از ايشان كوتاه داشته و كسى را كه بر
ايشان رياست و سركردگى دهد، بايد كه كمطمع و خيرانديش و كمآزار باشد تا در دست
طمع و تعدّى او در آزار نباشند. و از هر استادى كه در صنعت خود حسن وقوف و جودت
عمل و چابكدستى به ظهور رسد، بر قدر او بايد افزود و اگر از يكى از ايشان استاديى
غريب يا صنعتى تازه رو دهد، اعتبار بايد كرد و به حسن مكافات و انعام قولى و فعلى،
عنايت از او دريغ نبايد داشت، و در ميانه ابناى صنف و شركاى صناعت او را [196 آ]
امتياز بايد داد تا هر صاحب صنعت در تجويد و تحسين كار خود بكوشند[1]، و جميع اصناف و طبقات رو در
ترقّى داشته باشند، و از اطراف و جوانب ملك استادان كامل ماهر روى به آن ملك نهند.
و امّا جمعكنندگان خراج و اموال ديوانى بايد كه مردم كاردان صاحب
وقوف صاحب كفايت باشند تا از روى رفق و مدارا و تلطّف، حقوق را از رعايا و
زيردستان مستخلص سازند، بىآنكه به ايشان آزارى برسانند يا ايشان را تنگى و ضعف
حالى عارض شود، بلكه در وقت مناسب بر وجه مناسب اقتضاى حقوق ديوانى از ايشان بشود،
و نحوى نشود كه باعث شكستگى و اختلال و شورش احوال ايشان شود كه در آن صورت نقصان
پادشاه بيش از رعيّت است.
و بايد كه امين و صاحب ديانت باشند تا تضييع اموال ديوانى ننمايند، و
اهل لهو و شرب و اعمال ناشايست نباشند. و اولى آن است كه ايشان را مكنت بسيارى
بوده باشد تا اگر غرامتى متوجّه ايشان شود، از عهده بيرون توانند آمد.
و امّا تدبير اهل زراعت، چون دهقانان و اهل حرث و فلاحت كه ركن عمده
در قوام
[1] - اتّصال« هر» به اسم مفرد و آوردن فعل جمع با آن
سابقا متداول بوده است.
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 779