responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 172

[حكايت چهارم كنعان و ذو الكفل‌]

در بعضى كتب مذكور است كه كنعان از طايفه عمالقه‌[1] بود؛ ملكى جبّار متكبّر ظالم و دعوى الوهيّت و خدايى مى‌كرد و يسع بن خطوب را، كه مخاطب به ذى الكفل‌[2] شد، خداى تعالى به نبوّت به كنعان و قوم او فرستاد.

بارى، ذو الكفل در پنهانى مردمان را به عبادت و پرستش خداى عز و جلّ دعوت مى‌كرد، و پنهان از كنعان در ولايت او به عبادت و دعوت حقّ مشغولى مى‌نمود. بعضى از اصحاب فتنه و فساد، بر حقيقت حال او مطّلع شده به عرض كنعان رسانيدند كه، «شخصى در اين ولايت پيدا شده و مردمان را به عبادت غير تو مى‌خواند و اين عمل موجب خلل در ملك و فتنه و فساد است.»

كنعان را آتش غضب اشتعال يافته كس به طلب ذو الكفل فرستاد كه او را آورده،


[1] - بنا به روايات كهن، عمليق، مشهور به ابو العماليق، از فرزندان لاوذ بن سام بود و كنعانيان از جمله ستمگران شام به عمالقه منتسبند. عمالقه هنگام ورود به سرزمين بنى اسرائيل با مقاومت شديد ايشان روبه‌رو شدند، ابن اثير، ج 1، صص 44 و 46 و 122.

[2] - نام« ذو الكفل» در قرآن در سوره‌هاى انبياء( آيات 85 و 86) و ص( آيات 45 تا 48) بعد از ذكر داستان حضرت ايّوب چنين آمده:« وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ. وَ أَدْخَلْناهُمْ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ.»« وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ.»

درباره ذو الكفل پندارهاى گوناگونى وجود داشته است. عده‌اى او را چون در آيات قرآن در رديف انبياء آمده است، پيامبر مى‌دانستند، و برخى همچون طبرى وى را در زمره مردان صالح و عادل قلمداد مى‌كردند. در وجه تسميه او به ذو الكفل- جز آنچه در متن آمده- گفته‌اند چون متكفّل اداره امور قوم خود و حكمرانى به عدل و داد ميان آنان گرديد، به او اين لقب داده شد. در روايت ديگر چون شرايط يسع پيامبر را براى جانشينى پذيرفت و از امتحان نيز سرفراز بيرون آمد، خداوند اين لقب را به او داد. تكفّل روزانه او به بسيار نمازگزاردن از ديگر منقولات در انتساب اين لقب به اوست.

ابن اثير او را« بشر بن ايوب» خوانده كه بعد از پدر مقام نبوت يافت و به ذو الكفل موسوم گرديد و اقامتگاهش در شام بود.

با توجّه به اينكه در آيات قرآنى يسع و ذو الكفل به صورت دو شخصيت جدا از هم ذكر شده‌اند، نوشته متن كه اين دو را يكى دانسته مورد ترديد است. براى اطلاع بيشتر، نك: البداية و النّهاية، ج 1، صص 259 تا 261؛ ابن اثير، ج 1، ص 78.

نام کتاب : روضة الأنوار عباسى (در اخلاق و شيوه كشوردارى) نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست