responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 442

تجاوز نكرده‌ايم و خود را به غلوّ و شرك نيالوده‌ايم.

هر چه از خود امام بخواهيم غُلوّ است و شرك. و هر چه از خدا بواسطه امام بخواهيم توحيد است و معرفت.

اشكال شيخ أحمد أحسائى و پيروانش از همينجا پيدا شد؛ و عرفان عرفاءِ حقّه ما نيز براساس توجّه بدين دقيقه بود. در اينصورت بايد درست متوجّه باشيم تا خداى نخواسته عبادتمان و دعايمان و توسّلمان و زيارتمان سر از مذهب شيخيّه درنياورد؛ و خود به صورت، صحيح العقيده و در باطن موافق آن طرزِ آداب نباشيم كه غلوّ و ارتفاعِ مَنْهىّ در روايات غير از اين چيزى نيست.

مبادا يك عمر بحث از صحّت و استوارى أمْرٌ بَينَ الامْرَيْن بنمائيم ولى عملًا در دام مُفَوِّضه گرفتار آئيم!

كلام محدّث نورى و نقل خبر رجبيّون از محيى الدّين عربى‌

نكته چهارم:

محدّث نورى رَحمةُ اللَه علَيه گفته است:

ابن عربىّ مالكىّ با آن همه نَصْب و عداوتى كه با إماميّه دارد حتّى در مسامره خود ميگويد: رَجَبيّون جمعى از أهل رياضتند در ماه رَجَب كه اكثر كشف ايشان اينست كه: رافِضيان را به صورت خوك مى‌بينند ... [1]

______________________________ [1] «نجم ثاقب» طبع سنگى، باب هفتم، ص 128 و 129؛ و نظير اين نقل را محدّث نورى در «خاتمه مستدرك» طبع رحلى، ج 3، الفائدة الثّالثة در ص 422 ذكر كرده است، در آنجا كه در مقام ردّ حكيم إلهى صدر المتألّهين شيرازى كمر مى‌بندد و آشوبى بدون محتوى بر پا ميكند، ميگويد: چرا ملّا صدرا از محيى الدّين مدح ميكند مَع أنَّه لم يَرَ فى عُلماءِ العآمَّةِ و نَواصِبهم أشدَّ نَصبًا مِنه. «با آنكه او در ميان دانشمندان عامّه و نواصب آنها دشمن‌تر از او به خاندان اهل بيت نديده است.»- تا ميرسد به اينجا كه ميگويد:

محيى الدّين أيضاً تصريح كرده است كه: أصل ضلالتها از شيعه است؛ و در كتاب «مسامرة الأبرار» تصريح كرده است كه: رجبيّون جماعتى ميباشند كه به رياضتى اشتغال دارند و از آثارش اينستكه رافضيان را بصورت خنزير مى‌بينند. آرى، و با آنچه ما از «مسامرات» او در اين باب مى‌آوريم معلوم مى‌شود كه اين نسبت نادرست است و در كلام او از پنج جهت نادرستى پيداست. آرى، در «فتوحات» محيى الدّين، ج 2، ص 8 كه ضمن باب 73 بيانى دارد، عين همان گفتار خود را در «مسامرات» آورده است؛ با اين تفاوت كه آن شخص اهل كشفى را كه وى به او برخورد كرده است گفته است: من روافض از اهل شيعه را در تمام سال بصورت خنازير مى‌بينم. و با آنكه خواهيم گفت مراد از روافض خوارج هستند بخصوص كه در اينجا نمى‌گويد: شيعه و روافض را (بطور عطف) بلكه ميگويد: روافض از شيعه را، معلوم ميشود: مراد او از «روافضِ شيعه» گروهى هستند كه از شيعه جدا شده و مذهب انحراف و نصب را پيموده‌اند، و كاملًا بر خوارج مغرب زمين قابل انطباق مى‌باشد.

نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين    جلد : 1  صفحه : 442
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست