نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 424
شيخيّه و حَشويّه با محيى الدّين عربى و
عرفاء در دو قطب متعاكس قرار دارند
محيى الدّين عربىّ و جميع عرفاء، با شيخيّه و حَشويّه
و برخى از أخباريّون در دو قطب متعاكس قرار دارند
محيى الدّين عربى و تمامى عرفاءِ بالله ميگويند: معرفت خداوند براى
انسان ممكن است، و آن درجه و مقام و شخصيّت انسان است كه مىتواند اين راه را طىّ
كند و به لقاى محبوب نائل آيد. و لقاى او فناى در ذات اوست؛ زيرا در صورت غير
فناء، او شناخته نشده است، و در صورت تحقّق فناء، ديگر غيرى بر جاى باقى نمانده
است تا غير خدا بتواند او را بشناسد. در آنجا خداست كه خود را مىشناسد.
شيخيّه ميگويند: معرفت حقّ تعالى محال است. آنچه ممكن است معرفت
أسماء و صفات اوست، آنهم براى كُمَّلين از مردم نه براى همه مردم. بنابراين اسم
رازق و خالق و مُحْيى و مُميت و سَميع و بَصير و عَليم و قادر و حَىّ و آنچه از
اينها نشأت ميگيرد، حقيقت إمامان معصومين عليهم السّلام ميباشند كه غير از مقام
ذات هستند. نهايت سير هر يك از افراد بشر فناء در آن اسمى است كه از آن برتر است.
فلهذا مقام و درجات مردم برحسب اختلاف استعدادشان در فناى أسماء كلّيّه و يا
جزئيّه مىباشد. و بالاخره مِن حيثُ المجموع همگى فانى در أسماء و صفات مِن حيث
المجموع مىباشند.
حقيقت أسماء و صفات خداوندى در مراتب عاليه، همان ولايت كلّيّه است
كه در معصومين متحقّق است؛ و انسان كامل كسى است كه بتواند بدانها راه يابد و
معرفت پيدا كند.
و اين نظريّه اشكالات مهمّى دارد:
اوّل آنكه: سدِّ باب معرفت به خالق است؛ و خداوند، آسمان و زمين و
أفلاك را براى مقدّميّت معرفت آدمى آفريده است.
نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 424