نام کتاب : روح مجرد (يادنامه موحد عظيم و عارف كبير حاج سيد هاشم موسوى حداد) نویسنده : حسينى طهرانى، سید محمد حسين جلد : 1 صفحه : 394
دست پروردهاش سيّد على محمّد باب شيرازى
ظهور كرد، و نتائج بدون استادى شيخ أحمد در حكمت و سير و سلوك، در هاله خَبْطِ
دِماغ و افكار غير صحيحه و شيطانيّه او بروز نمود، و از او ادّعاهاى باطل خلاف
واقع- أعمّ از آنكه طبق معتقدات او باشد يا نه- بقدرى ظهور نمود كه در مدّت مختصرى
صحنه خاك تشيّع و ايران به فساد آلوده گشت، و فتنه و آشوب بالا گرفت و خونها جارى
شد؛ و معلوم شد: عرفان حقيقى و توحيد واقعى غير از تخيّلات و واردههاى نفسانى و
شيطانى است، و گول رياضت و تزهّد و تورّع را نبايد خورد. عرفان واقعى با تخيّل
عرفان فرقش از زمين تا آسمان بيشتر است. محيى الدّينها و ملّا محسنها جزاف
نگفتهاند. جزاف، گفتار اين مشايخ عرفائنا المُتأخِّرين است، با خود عرفائنا
المتأخّرين كه با آراء و افكارشان راه وصول بشر به خدا را سدّ نمودهاند و انكار
معرفت نمودهاند، و صورت علومشان جز انديشه تفكيرى و تخيّلى بيش نيست. علم در
قلوبشان وارد نشده و از مَعين حقيقت توحيد و ولايت سيراب نگشتهاند. و ادّعاى
محبّت أهل بيت، غير از واقع ولاى ايشان است؛ و تزهّد غير از زهد است.
هنوز صاحب «روضات» در قيد حيات بودند كه آثار عرفان شيخ أحمد أحسائى
بروز كرد و فتنه بابيّه و بهائيّه ايران را گرفت؛ بطوريكه مىبينيم آن تعريفها و
تمجيدها و تحسينها تبديل به تكذيب شد، و خود ايشان در ترجمه احوال شيخ حافظ رجب
بُرسىّ، شيخ أحمد أحسائى را همچون عُلوج ثلاثه كه پس از حضرت عيسى آئين وى را درهم
ريختند قلمداد نمودند.
ترجمه صاحب «روضات» حافظ رَجَب بُرسىّ را
اينك بايد به مقدار مختصرى از ترجمه حافظ رجب بُرسىّ در كتاب «روضات
الجنّات» نظر كنيم تا حقيقت مشهود گردد: