نام کتاب : راه رشد نویسنده : دهقان، اكبر جلد : 1 صفحه : 45
آتش اين شوق و محبت باز تيزتر مىگردد و به
جايى مىرسد كه از همه چيز صرف نظر كرده، تمام توجهش به ذات او مىشود فقط او را
دوست مىدارد دلش تنها براى او خاضع است ... در اين حال طرز تفكر و عمل او با
سايرين فرق مىكند هيچ چيز را نمىبيند مگر آنكه خدا را پيش از آن و با آن مشاهده
مىكند همه چيز در نظر او از درجه استقلال ساقط شود. بنابراين جز او نمىخواهد و
جز او نمىجويد و از غير او طلب نمىكند و از غير او نمىترسد فعل و ترك و انس و
وحشت و خشنودى او فقط به خاطر خداست؛ تاكنون دنبال هر كار و فضيلتى مىرفت به خاطر
اين بود كه فضيلت انسانى است ولى اكنون جز خدا نمىخواهد سر منزل مقصود او خدا؛
زاد و توشه او ذلت و بندگى در پيشگاه الهى و راهنماى او شوق و محبت الهى است.[1]
معيار فضيلت اخلاقى
يكى از مسايل اساسى فلسفه اخلاق، اين است كه ملاك ومعيار فضيلت
اخلاقى چيست و چگونه مىتوان فعل اخلاقى را از فعل طبيعى باز شناخت؟
بعضى عملى را فعل اخلاقى دانستهاند كه به انگيزه ديگرخواهى صورت
پذيرد و بعضى ديگر ملاك فعل اخلاقى را در اين دانستهاند كه از وجدان انسان سرچشمه
گيرد وبرخى عقلى بودن فعل را لازم اخلاقى بودن آن معرفى كردهاند.
استاد شهيد مطهرى مىفرمايد: كارهايىكه ما به آنها مىگوييم كار
اخلاقى؛ مىبينيم فرقشان با كار عادى اين است كه قابل ستايش و آفرين و تحسيناند.
به عبارت ديگر: بشر براى اينگونه كارها ارزش قايل است. تفاوت كار اخلاقى با