چهارم: با بررسى تراجم احوال «مير» و
«عزيز» نشانه باورآفرينى بر صحت يكى از دو قول به دست نيامد
الف- آنان كه از آثار به جا مانده عزيز سخن گفتهاند- چون محقق مدقق
آقاى مهدوى دامغانى در مقدمه كشف الحقائق و مصحح محقق ژان موله در تحقيق آثار و
افكار عزيز، مقدمه انسان كامل به زبان فرانسه و دكتر صفا ذيل احوال وى در تاريخ
ادبيات در ايران و مرحوم دكتر غنى در تاريخ تصوف- ذكرى از رساله مذكور به ميان
نياوردهاند.
ب- از مترجمان احوال «سيد» مصحح محترم ذخيرة الملوك، بدون ارائه مأخذ
و مدركى آن را در شمار آثار و مير آورده و بالعكس، آقاى دكتر رياض در ترجمه احوال
و آثار وى، آن را در شمار رسائلى مذكور داشته كه اشتباها به سيد نسبت داده شده
است.
پنجم: نسخ خطى در دست
از مجموع چهار نسخه مورد استفاده، سه نسخه آن به نام عزيز تصريح
كرده، و تنها يك نسخه بدون ذكر نام كاتب و نويسنده، در شمار آثار مير آورده شده
است.
در فهرستها نيز تا جايى كه كاويدهايم به نام هر دو ثبت شده.
رساله از كيست؟
تا دليلى روشن، پرده ابهام را به يك سو ننهد، نتوان گفت مترجم و
شارح، «عزيز» است يا «مير» يا ديگرى؛ الّا آنكه گفته شود به ملاحظه شيوه تحرير و
بيان و تقرير، تاريخ نگارش آن در ادوارى است كه «شيخ» و «سيد» مىزيستهاند كه
فاصله اين دو، خود چيزى قريب به قرنى است.
حسن ختام
با اعتذار از اطاله كلام، حسن ختام را اختصاص مىدهد به نقل بخشى از
ترجمه حديث قدسى از قرن هفتم هجرى، نسخه موجود در كتابخانه اسعد افندى تركيه، آمده
در اولين شماره رسائل خطى انتشارات آستان قدس رضوى و بخشى از حديث با ترجمه