نام کتاب : حكمت عملى يا اخلاق مرتضوى نویسنده : الهى قمشهاى، مهدى جلد : 1 صفحه : 110
ذاكر اللّه مجالسه و مؤانسه. و لازمهاش
صفاى نفس و عظمت روح و كمال عقل و ايمانست كه هركس با خدا به واسطه اين صفات انس
گيرد حق را شهود كند و هركه حسن الهى را مشاهده كرد فوق هرلذّت و مسرّت را يافته
است چون خدا كلّ الجمال و كلّ الحسن و كلّ الوجود است پس با شهود مبدأ وجود و
آفريننده حسن و جمال و سلطان ملك هستى روح انسان را نشاط بىانتها و لذّات حقيقى
بىحدّ و نهايت است چنانكه هرگاه كسى با سلاطين دنيا جليس و انيس باشد بدان فخر و
مسرت و ابتهاج يابد امّا ميان آن سلطان حقيقى با اينان تفاوت بين نور و ظلّ و شمس
و فيئ و حقيقت و مجاز است.
كلمه 3- قال أمير المؤمنين 7: ذكر اللّه رأس مال كلّ
مؤمن و ربحه السّلامة من الشّيطان
ترجمه: ياد خدا سرمايه اهل ايمانست و سودش
سلامتى از آسيب شيطان «إنسى و جنّى» است.
شرح: ياد خدا براى اهل ايمان سرمايه تجارت
دنيا و آخرت است چون با ياد خدا هركار كنند به نفع دنيا و عقباست و شيطان را در آن
مداخلهاى نيست پس از زيان شيطان و وسوسه نفس، كسى كه به ياد خداست ايمن است و در
كلمه ديگر فرمود:
السّهر روضة المشتاقين. شببيدارى و تا صبح به ياد خدا و راز و نياز
با خدا بودن باغ مشتاقان خداست.
كلمه 4- قال أمير المؤمنين 7: عليك بلزوم الحلال و حسن
البرّ مع العيال و ذكر اللّه فى كلّ حال
[1] - غرر و درر آمدى، ط نجف، ص
179، س 7؛ و ط صيدا، ص 130، س 14، و شرح آقا جمال خوانسارى، ج 4، ص 30، ش 5171.(
من كلامه 7 فى حرف الذال).
قوله:« و در كلمه ديگر فرمود:
السهر ...» غرر و درر آمدى، شرح آقا جمال، ط 1، ج 1، ص 175، ش 666).
[2] - غرر و درر آمدى، ط نجف، ص
212، س 19؛ و ط صيدا، ص 153، س 16، و شرح آقا جمال، ج 4، ص 294، ش 6131.( من كلامه
7 فى حرف العين بلفظ عليك فى خطاب المفرد).
در اين مصادر و نسخه خطّى غرر و
درر ياد شده در ديباچه، جمله دوم اين كلمه بدين صورت است:« و حسن البرّ بالعيال
...» و محقّق خوانسارى در شرح آن حرف« با» را به معنى« مع» گرفته است و بدين گونه
ترجمه كرده است كه« فراگير لازم بودن حلال را، و نيكويى خوبى كردن با عيال را، و
ياد خدا را در هر حال.
نام کتاب : حكمت عملى يا اخلاق مرتضوى نویسنده : الهى قمشهاى، مهدى جلد : 1 صفحه : 110