responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 304

دستت برآيد كوتاهى مكن. و چوبى هم بر سرش كوبيدم كه نقش بر زمين شد! به مسجد الحرام رفت و با اشك چشم به من نفرين كرد، ناگهان بدنم از كار افتاد و به اين صورت كه مى‌بينيد درآمدم.

روزى به محضر پدر شتافتم، سر به زانويش نهادم و گفتم: اشتباه كردم، بد كردم، نفهميدم، كليد حل مشكلم به دست تو است؛ زيرا پيامبر فرموده: دعاى پدر درباره فرزند مستجاب است.

پدرم نگاهى به من كرد و گفت: پسرم بيا به مسجد الحرام برويم، آنجا كه تو را نفرين كردم همانجا به تو دعا كنم. پدرم را بر شترى سوار كردم و به سوى مسجد الحرام راندم، در راه پرنده‌اى از پشت سنگى پر كشيد، شتر رم كرد و پدرم از پشت شتر افتاد و مرد و من او را در همان ناحيه دفن كردم!

حضرت فرمود: از اين كه پدرت حاضر شد به مسجد الحرام آيد و براى تو دعا كند معلوم مى‌شود از تو راضى شده بود، من به خاطر رضايت پدرت برايت دعا مى‌كنم، آن گاه سر به سوى حق برداشت و با اشاره به جوان گفت:

يا أكرم الأكرمين، يا من يجيب دعوة المضطرين...

هنوز دعاى حضرت به پايان نرسيده بود كه جوان سلامتش را بازيافت!

نقش حشرات و حيوانات در حيات و هستى‌

از شماره حشرات و حيوانات و جانوران خشكى و دريا و پرندگان و خزندگان و منافع عظيم وجود آنها در عالم هستى، كسى جز خالق آنها كه رحمتش ظاهر و باطن هر يك از آنها را فرا گرفته آگاهى ندارد.

رحمت فراگير او نسبت به همه آنها سبب شده است كه آثار بسيار عظيمى از وجودشان آشكار شود و در اين عرصه، سودگيرى انسان از آنها جايگاه خاصى دارد.

نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 304
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست