نام کتاب : عبرتآموز نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 300
نجات در چيست؟
شخصى از رسول خدا 6 پرسيد: نجات در چيست؟ فرمود:
انسان به خاطر جلب نظر مردم به عبادت برنخيزد[1].
نصيحت امام سجاد 7 به دلقكى بيكار
امام صادق 7 روايت مىكند: دلقكى بيكار در مدينه بود كه
اهل مدينه از دلقك بازى و سخنانش به خنده مىآمدند. روزى به مردم گفت: اين مرد مرا
خسته و درمانده كرد (منظورش حضرت على بن الحسين 7 بود).
آن گاه به مردم خطاب كرد كه هيچ كارى از كارهاى من او را به خنده
نياورده و به ناچار بايد ترفندى به كار گيرم تا او را بخندانم!
امام ششم 7 مىفرمايد: روزى على بن الحسين 8
در حالى كه دو نفر از غلامانش او را همراهى مىكردند از منطقهاى عبور مىكردند،
آن دلقك به سوى حضرت آمد و رداى مباركش را از پشت سرش ربود، دو خدمتكار حضرت او را
دنبال كردند و ردا را از دستش گرفته به جانب حضرت آوردند و به دوش مباركش انداختند.
حضرت در حالى كه خود را از چشم انداز آن دلقك پنهان مىداشتند و ديده از زمين
برنمىگرفتند به دو خدمتكارش فرمودند: اين چه اتفاقى بود كه رخ داد؟ گفتند: مردى
دلقك است كه مردم مدينه را مىخنداند و از اين راه نان مىخورد! امام فرمود: به او
بگوييد واى بر تو! براى خدا روزى است كه در آن روز، بيكاران و بيعاران زيان
مىكنند[2].