responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 186

و قطب‌نمايش دانش و سكانش صبر باشد زندگى معقول و پربار و مفيدى است و ساحل نجاتش بهشت الهى است.

داستانى از زيان شكستن سكوت‌

دو لك لك و يك لاك پشت در صحرايى سبز و خرم و در كنار درختانى پربار و چشمه‌اى از آب خوشگوار و رودى سرشار از مايه حيات، روزگار به خوشى مى‌گذراندند.

دو لك لك با فرا رسيدن فصل خزان و هجوم باد پاييزى به محلى ديگر كه داراى هواى مطبوعى بود و در آنجا آذوقه و غذا به وفور وجود داشت، سفر مى‌كردند و در اواسط بهار و سرسبزى صحرا به جايگاه اصلى باز مى‌گشتند.

لاك پشت از غيبت چند ماهه دو يار ديرين خود غم و غصه داشت و علاقه‌مند بود همراه آن دو دوست مهربانش ييلاق و قشلاق كند.

نزديك فصل خزان از دو لك لك درخواست كرد كه او را همراه خود به منطقه‌اى كه از خزان و سرماى زمستان در امان است ببرند.

به او گفتند: با اين كيفيتى كه تو حركت مى‌كنى همراهى با ما برايت ميسر نيست؛ زيرا ما اين سفر را در مدتى كوتاه و طى چند روز به پايان مى‌بريم و براى تو اين قدرت نيست كه مسير سفر را حتى در طول چند ماه طى كنى، اگر علاقه دارى با ما در اين سفر همراه شوى بايد در برابر نقشه‌اى كه ما براى بردن تو داريم تسليم محض باشى و هرگز در طول سفر دهان براى سخن گفتن باز نكنى و سكوت حكيمانه و عاقلانه را نشكنى؛ زيرا شكستن سكوتت با هلاكتت مساوى خواهد بود.

لاك پشت به دو يار مهربانش قول داد در طول سفر از سكوت دست برندارد و زبان به سخن گفتن باز نكند و از فضولى در برابر نقشه آنان بپرهيزد.

نام کتاب : عبرت‌آموز نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست