باب بيست و دوّم در بيان كلام رسول خدا
6 بعد از من امّت من حسين 7 را مىكشند
حديث اوّل ترجمه:
(1) پدرم رحمة اللَّه عليه و محمّد بن الحسن بن وليد، از سعد بن عبد
اللَّه، از محمّد بن عيسى بن عبيد، از صفوان بن يحيى و جعفر بن عيسى بن عبيد
اللَّه گفتند:
براى ما حديث گفت ابو عبد اللَّه الحسين بن ابى غندر از كسى كه برايش
از حضرت ابى عبد اللَّه 7 نقل نمود وى گفت:
روزى حسين بن على عليهما السّلام در دامن نبى اكرم 6 نشسته بود و با آن حضرت بازى مىكرد و هر دو مىخنديدند.
عايشه گفت: يا رسول اللَّه، چه قدر علاقه و محبّت شما به اين طفل
زياد است!؟
حضرت فرمودند: واى بر تو! چه گونه او را دوست نداشته و به او محبت
نداشته باشم در حالى كه ميوه دل من و نور چشمم مىباشد، اين امر قطعى است كه
عنقريب امّت من او را خواهند كشت و كسى كه بعد از شهادتش او را زيارت كند خداوند
براى او ثواب يك حج از حجّهاى من را مىنويسد.
عايشه عرض كرد: يا رسول اللَّه حجى از حجّهاى شما!؟
حضرت فرمودند: بلى، دو حج از حجهاى من.
عايشه عرضه داشت: يا رسول اللَّه دو حج از حجهاى شما!؟
حضرت فرمودند: بلى، چهار حج از حجهاى من.
راوى مىگويد: پيوسته حضرت به تعداد حجها اضافه كردند و آن را بالا
بردند تا به نود حج با عمره از حجها و عمرههاى خودشان 6 و
سلّم رساندند.