نام کتاب : ترجمه شرح دعاى سحر نویسنده : فهري، سيد احمد جلد : 1 صفحه : 55
ملحوظ شود لذا بهاء در حيطه آن قرار گرفته و
لطف، محيط بر آن است. و آنچه گفته شد در مرتبه فعل و تجلى عينى، قدم به قدم جارى
است. پس بهاء عبارت است از ظهور جمال حق، و جلال در آن مختفى است. و عقل عبارت است
از ظهور جمال حق. و شيطان ظهور جلال اوست، و بهشت و مقاماتش ظهور جمال است و بطون
جلال؛ و دوزخ و دركاتش به عكس آن است، يعنى ظهور جلال است و بطون جمال.
اتحاد عقل و مشيت
سؤال: مگر نه اين است كه در پارهاى از اخبار از طريق اهل بيت اطهار
(صلوات اللّه عليهم) رسيده است كه «ظهور وجود به وسيله باء شد، و به وسيله نقطهاى
كه در زير باء است عابد از معبود تميز داده شد؟ و ظهور وجود به وسيله مشيت بود،
زيرا مشيت است كه حق مخلوق به است» و در بعضى از اخبار است كه «خداوند همه چيز را
با مشيت آفريد و مشيت را به وسيله خود مشيت آفريد»؟ بنابراين باء را كه بهاء است
عبارت از عالم عقل دانستن چگونه قابل توجيه است؟
جواب: اين هم به يك توجيه درست است، زيرا كه عقل به يك توجيه همان
مقام مشيت است، زيرا ظهور آن است و مقام اجمال عوالم است، و در محلش به تحقيق
پيوسته است كه شيئيت شىء با تمام شدن صورت او و كامل شدن اوست.
نام کتاب : ترجمه شرح دعاى سحر نویسنده : فهري، سيد احمد جلد : 1 صفحه : 55