صحيح و منطقى كارى صورت نداد؛ بلكه او را از
خطوط روشن آدميّت جدا كرده و به عضو فلج و بيكار و سربار تبديل نمود.
با توجه به اينكه دستورات اين گونه مكاتب، رابطهاى با فطرتطبيعت
انسان نداشت، اكثريت قريب به اتفاق انسانها از پاسخ گفتن به دعوت اينان خوددارى
كردند؛ امّا خود به خود اين گونه تعليمات در معدودى از افراد نفوذ كرده و پس از
مدتى از ادامه راه باز مىماند و مجبور به عدم تسليم نسبت به فرهنگها مىشد.
2- در برابر اينان مكتبهاى مادى بودند كه براى بشر در امور اقتصادى
مانند درآمد، خرج، معاشرت، معامله، سياست و رياست، حكم به اباحه مطلق دادند، و
حلال و حرامى براى بشر باقى نگذاشتند. قبول كنندگان اين گونه مكاتب در نتيجه، سر
از فساد و آلودگى درآوردند و از قديم تاكنون لكّههاى ننگى بر صفحات تاريخ بشر به
جاى گذاشتند.
آثار شوم اين فرهنگ
خونريزىها، تجاوزات، مظالم، جنايات، خودكشىها، دزدىها، غصب
كردنها، كژ خلقىها، جنگهاى خانمان سوز، به خصوص جنگهاى اول و دوم جهانى در قرن
اخير، و از همه بدتر پيدايش استعمار و استثمار، محصول مكتبهاى مادى قديم و جديد
است، كه حتّى با به كار گرفتن تمام ماشين حسابهاى جهان، نمىتوان جنايات و مظالم
هولناك شاگردان مكتبهاى مادى را برشمرد.
كدام شخص مىتواند حدود فساد در تصور، فساد در عقل، فساد در علم،
فساد در سياست، فساد در نظام خانواده، فساد در اجتماع و فساد در اخلاق را
اندازهگيرى كند؟
چه كسى مىتواند جنايات بلژيك، پرتقال، هلند و فرانسه استعمارگر را
از