responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بر بال انديشه نویسنده : انصاريان، شيخ حسين    جلد : 1  صفحه : 332

سيّد چهار ماه در تهران اقامت كرد و در اين مدت چندين بار با ناصرالدين شاه ملاقات كرد؛ و هر بار گروهى از درباريان به مدح و ثناى شاه مستبد برمى‌خاستند و به نكوهش سيّد مى‌پرداختند و همه كارهاى شاه را از روى حكمت مى‌شمردند و برايش هزاران فضايل عجيب و غريب مى‌گفتند!

ملامت‌گرى‌

يك روز سيّد كه از سستى و بى‌تصميمى ناصرالدين شاه به ستوه آمده بود، زبان به ملامت او گشود و گفت: آيا اين همه رعيت ايران را فقير و گرسنه و عريان نگاه داشتن، و آنان را با خرافات گول زدن، و بيش از هفتاد زن عقدى و صيغه‌اى در حرمسرا جمع‌آورى كردن مطابق شريعت اسلام است؟ و آيا تو خوانده يا شنيده و يا ديده‌اى كه قبل از تو، شاهى اين همه به فكر خويش باشد و كشورش را ويران كند؟ آيا تو از دوستى و اعتقاد به مليجك كثيف و بيمار خجالت نمى‌كشى؟!

شاه مستبد، مغرور و لا مذهب قاجار كه در حضور درباريان انتظار شنيدن چنين سخنان تلخ و كوبنده‌اى را نداشت، بر آشفت و فرياد كشيد: سيد از جان من چه مى‌خواهى؟

سيّد فرمود: فقط دو گوش شنوا[1].

تبليغ شوم‌

سيّد در تهران، در ميان طبقات مردم، به ويژه آزاد مردان، شهرتى بسزايى يافته بود، تا جايى كه شاه احساس كرد اگر اين شخص چند صباحى در تهران‌


[1] - مبارزات ضد استعمارى سيد جمال الدين: 116- 106، با كمى تفاوت.

نام کتاب : بر بال انديشه نویسنده : انصاريان، شيخ حسين    جلد : 1  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست