responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بر بال انديشه نویسنده : انصاريان، شيخ حسين    جلد : 1  صفحه : 214

«تابع» فرماندار و پرده‌دار خانه كعبه بود و هر قبيله‌اى كه به منصب پرده‌دارى مى‌رسيد قهراً حكومت مكه از آن او بود.

بازرگانى و تجارت‌

مركز بازرگانى و تجارت اعراب شهر مكه بود، از آن رو براى پيشرفت تجارت، راه‌ها را براى توسعه كار از هر جهت هموار مى‌كردند، تا مسافران بيشترى به سوى مكه جلب شوند و سود زيادترى عايد آنان گردد، از اين گذشته چون معبودهاى ساختگى آنان در مكه قرار داشتند، بهترين وسيله جلب مسافران زيارت خدايان قلابى بود.

در نزديكى شهر «طايف» نيز بازارى بنام «عكاظ» قرار داشت كه قبايل حجاز در ماه‌هاى حرام به آنجا مى‌آمدند و در نخلستان‌هاى عكاظ چادر مى‌زدند و مشغول داد و ستد مى‌شدند و طايفه قريش براى اين كه مشتريان بيشترى جلب كنند، آنجا را نمايشگاه شعر و ادب و خطابه‌سرايى قرار داده بودند؛ در نتيجه هر سال گروه زيادى براى اظهار فضل و كسب شهرت و تجارت به آنجا مى‌آمدند.

گروه زيادى از مردم عربستان هم از راه قمار، ربا، دزدى، غارت، ستمگرى و از راه‌هاى نامشروع امرار معاش مى‌كردند.

«دورژه» مى‌نويسد:

«اعراب قبل از اسلام، موقع دستبرد به هر قافله، چنين تصور مى‌كردند كه اموالى را كه به غارت مى‌برند يك قسمت از همان اموالى است كه هنگام تقسيم نعمت‌هاى دنيا از طرف طبيعت بايد به آنها تعلق مى‌گرفت. آنان كمين كردن و قافله زدن را با جنگ يكسان مى‌دانستند و اموالى را كه به زور شمشير غارت مى‌كردند در نظرشان غنيمت شمرده مى‌شد، لخت كردن مسافران، نزد اعراب بدوى همان قدر مردانگى و افتخار محسوب مى‌شد كه ما يك شهر را فتح و يا

نام کتاب : بر بال انديشه نویسنده : انصاريان، شيخ حسين    جلد : 1  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست