603- عن أبي معاذ البصري
قال: لما افتتح علىّ بن ابى طالب البصرة صلى بالناس الظهر؛ ثم التفت إليهم فقال:
سلوا. فقام عبّاد بن قيس قال: فحدثنا عن الفتنة هل سألت رسول اللّه 6 عنها؟ قال: نعم لمّا أنزل اللّه (آلم أحسب الناس أن يتركوا) إلى
قوله تعالى: (الكاذبين) جثوت بين يدي النبي 6 و سلم فقلت:
بأبي أنت و أمي فما هذه الفتنة التي تصيب أمتك من بعدك؟ قال: سل عما بدا لك فقلت:
يا رسول اللّه على ما أجاهد من بعدك؟ قال: على الاحداث يا علي فقلت: يا رسول اللّه
صلّى فبيّنها لي. قال: كلّ شيء يخالف القرآن و سنتي.
ابو معاذ بصرى گفت: چون
علىّ بن ابى طالب 7 بصره را فتح كرد نماز ظهر را با مردم خواند، آنگاه به سوى
آنان توجه نمود و گفت: بپرسيد. عبّاد بن قيس بلند شد و گفت: به ما از فتنه خبر
بده، آيا از پيامبر خدا راجع به آن پرسيدهاى؟ فرمود: آرى، چون آيه: «الم احسب
الناس ان يتركوا- تا- الكاذبين» نازل شد، مقابل پيامبر خدا نشستم و گفتم پدر و
مادرم فداى تو اين فتنه (آزمايش) كه به امت تو پس از تو خواهد رسيد چيست؟ فرمود:
بپرس از آنچه براى تو پيش آمده است، گفتم: يا رسول اللّه پس از تو در برابر چه
چيزى جهاد؟؟ كنيم؟ فرمود: در برابر حادثهها يا على. گفتم: يا رسول اللّه آن
حادثهها را براى من بيان كن، فرمود: هر چيزى كه مخالف قرآن و سنت من باشد.