responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سيماي امام علي در قرآن (ترجمه شواهد التنزيل) نویسنده : حاکم حسکاني؛ مترجم يعقوب جعفري    جلد : 1  صفحه : 126

نظرى جز آن نخواهيد داشت. پس آن قوم با اتفاق نظر به اين رأى، پراكنده شدند.

جبرئيل نزد پيامبر آمد و گفت: اين شب را در بستر خود كه هميشه در آن مى‌خوابيدى، نخواب. مى‌گويد: وقتى پاسى از شب گذشت بر در خانه پيامبر جمع شد تا به او حمله كنند و چون پيامبر خدا جاى آنان را ديد به على گفت: در بستر من بخواب و اين روانداز سبز حضرمى مرا روى خود بكش و در آن بخواب همانا شرّ و رنجى از آنان به تو نخواهد رسيد. پيامبر هر وقت مى‌خوابيد با اين روانداز مى‌خوابيد.

مى‌گويم: حديث سلمه در اينجا تمام شد و يونس بن بكير به نقل از ابن اسحاق چنين اضافه مى‌كند:

سپس پيامبر خدا علىّ بن ابى طالب 7 را خواند و به او دستور داد كه در بستر او بخوابد و روانداز سبز او را به خود بپيچد و على چنين كرد.

آنگاه پيامبر خدا خارج شد و آن قوم بر در او بودند، خارج شد در حالى كه يك مشت خاك با او بود آن را به سرهاى آنان انداخت و خداوند و خداوند چشمان آنان را از ديدن پيامبر باز داشت و او چنين مى‌خواند: «يس و القرآن الحكيم- تا- فاغشيناهم فهم لا يبصرون» چون پيامبر صبح كرد خداوند به او اجازه داد كه به سوى مدينه برود و آخرين كسى از مردم كه در دين او خللى وارد نشد و به مدينه آمد علىّ بن ابى طالب 7 بود و اين بدانجهت بود كه پيامبر او را در مكه به تأخير انداخته بود و گفته بود كه در بستر او بخوابد و سه روز به او وقت تعيين كرده بود و به او دستور داده بود كه هر كس حقى (بر پيامبر) دارد به او بدهد، او چنين كرد آنگاه به رسول خدا پيوست و مردم مطمئن شدند و به سرزمين امنى با برادران انصار وارد شدند.

47 و نيز در اين سوره نازل شده است: وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ‌

نام کتاب : سيماي امام علي در قرآن (ترجمه شواهد التنزيل) نویسنده : حاکم حسکاني؛ مترجم يعقوب جعفري    جلد : 1  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست