كار زشت چشم پوشى كرده است، با اينكه مدعى بود كه به امر به
معروف و نهى از منكر اهتمام خاصى دارد. اين بود كه بر خود لازم ديدم كه اين شبهه
را از ياران دفع كنم و به همين جهت به گردآورى اين كتاب مبادرت نمودم و در آن همه
آياتى را كه گفته شده در حق اهل بيت نازل گشته و يا درباره آنان تفسير گرديده و يا
بر آنان حمل شده است، آوردم و از نقد اسانيد روايات اعراض كردم و اين به جهت
انبوهى و فراوانى آن بود و از باب تهوّر نبود و آن را «شواهد التنزيل لقواعد
التفضيل» ناميدم و خدا ما را بس است و او توفيق دهنده و نگهبان خوبى است.
پيش از آوردن آياتى كه
درباره اين خاندان نازل شده است، چند فصل را كه ارتباط تنگاتنگى با مطالب كتاب
دارد ذكر مىكنيم:
فصل اول: در كثرت
خصايص امير المؤمنين
به نقل از سخن پيشينيان
از جمله عبد اللّه بن عباس دانشمند امت رضى اللّه عنه كه ابو الطفيل ما را از آن
خبر داده است:
1- عن ابن عباس قال: لقد
كانت لعلىّ بن ابى طالب 7 ثمانية عشر منقبه لو لم يكن له إلّا واحدة
منهنّ لنجا بها. و قال جدّي- رحمه اللّه- لقد كان عليّ بن ابى طالب ثمانية عشر
منقبة لو لم يكن إلّا واحدة لنجا بها، و لقد كانت له ثلاثة عشر منقبة لم تكن لأحد
من هذه الأمة.
ابن عباس گفت: براى علىّ
بن ابى طالب 7 هيجده منقبت وجود دارد كه اگر فقط يكى از آنها بود به وسيله آن
نجات پيدا مىكرد. و جدّ من رحمه اللّه گفت: براى علىّ بن ابى طالب 7 هيجده
منقبت وجود دارد كه اگر فقط يكى از آنها بود به وسيله آن نجات پيدا مىكرد و براى
او سيزده منقبت است كه هيچ يك از اين امت آنها را