responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : توبه آغوش رحمت نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 152

همان حرى چنانكه مادرت نام نهاده، تو حرى در دنيا و آخرت‌[1].

توبه‌ى دو برادر در آخرين ساعات عاشورا

توبه در اسلام اعاده‌ى حيثيث از گنهكار پشيمان نزد خداست، اعاده‌ى حيثيتى كه به وسيله‌ى خود او انجام مى‌شود، و ديگران دخالتى ندارند، و اين راه هميشه براى او باز است؛ چون مكتب الهى مكتب اميد است، سرچشمه‌ى مهر است و كانون رحمت، و حسين آيينه‌ى تمام نماى رحمت آفريدگار است، رحمت بر خلق، رحمت بر دوست، رحمت بر دشمن. حسين وجودش مهر بود، گفتارش مهر بود، رفتارش مهر بود، از وقتى كه در راه با يزيديان روبرو شد كوشيد كه آنان را هدايت كند و به راه راست بياورد و آنچه قدرت داشت به كار برد، راهنمايى كرد، خيرخواهى نمود.

پيش از جنگ بكوشيد، در ميان جنگ بكوشيد، با گفتار بكوشيد، با رفتار بكوشيد و توانست كسانى را كه شايسته‌ى رستگارى بودند از دوزخى شدن برهاند و بهشتى گرداند.

آخرين دعوت حسين وقتى بود كه تنها مانده بود، وقتى بود كه يارانش همگى شهيد شده بودند و ديگر كسى نداشت، آخرين دعوتش بانگ استغاثه بود و ندا كرد: آيا براى ما ياورى پيدا نمى‌شود؟ آيا كسى هست از حرم پيامبر دفاع كند؟

الا ناصِرٌ يَنْصُرُنا؟ اما مِن ذابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُول اللَّهِ؟

اين ندا سعد بن حرث انصارى و برادرش ابوالحتوف بن حرث را به هوش آورد، هر دو از انصار بودند و از عشيره‌ى خزرج ولى با آل محمد سر و كارى‌


[1] - عنصر شجاعت: 3/ 54؛ پيشواى شهيدان: 239.

نام کتاب : توبه آغوش رحمت نویسنده : انصاريان، حسين    جلد : 1  صفحه : 152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست