responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علم سلوک نویسنده : فضلى، على    جلد : 1  صفحه : 62

خدا ما و شما را از جمله كسانى قرار دهد كه به مدد رحمت الاهى، با قلب و دلشان به سوى منازل ابرار شتابان رهسپار مى‌شوند.[1]

قلب‌

«قلب» كلمه‌اى شايع و رايج در فرهنگ قرآن و عرفان‌[2] و مخاطب آيين وحيانى و سلوكى است. روح انسان به دليل حياتِ فعّالِ ادراكى مجرد است؛ مجرد با لطافتى روحانى كه به‌عنوان هديه الاهى و عطيه رحمانى به امر خداوندى از عالم غيب در كالبد مادى انسان جاى گرفته است. از اين‌رو به آن «روح» مى‌گويند.[3] اين روح از جهت تعلق تدبيرى به بدن و وابستگى بدن به آن در حيات و بقا «نفس» نام دارد[4] و از جهت ارتباط مستقيم و بى‌واسطه با خداى سبحان به‌عنوان حصّه خاص وجودى انسان «سرّ» ناميده مى‌شود[5] و از جهت سرعت تقلب و تحول و تغير و تبدل‌[6] در حالات متنوع انسانى «قلب» نام دارد.[7] پس‌

«القلب هو الروح حين ينقلب»

؛[8] لذا انسان گاهى شاد و گاهى ناشاد، گاهى اميدوار و گاهى نااميد، گاهى در گشايش‌


[1] -« جعلنا الله و اياكم ممن يسعى بقلبه الى منازل الأبرار برحمته.»( محمد محمدى‌رى‌شهرى، ميزان الحكمة، ج 8، ص 3445.)

[2] - بنگريد به: سيد محمدحسين طباطبايى، الميزان، ج 2، ص 226- 223.

[3] - بنگريد به: ابونصر سراج، اللمع، ص 293 و 555.

[4] - بنگريد به: عبدالرزاق كاشانى، لطائف الأعلام، ص 568؛ داود قيصرى، شرح فصوص الحكم، ص 138.

[5] - صدرالدين قونوى، شرح الاربعين حديثا، ص 18.

[6] - ابوعبدالرحمن سلمى، حقائق التفسير، ج 2، ص 271؛ نيز بنگريد به: حكيم ترمذى، بيان الفرق بين الصدر و القلب و الفؤاد و اللب، ص 66 و 765.

[7] - بنگريد به: ابوحامد محمد غزالى، الرسالة اللدنية، ص 7؛ همو، احياء علوم الدين، ج 1، ص 4؛ عبدالرزاق كاشانى، اصطلاحات الصوفية، ص 123؛ داود قيصرى، شرح فصوص الحكم، ص 91.

[8] - عبدالرازق كاشانى،« السوانح الغيبية و المواهب العينيه»، مجموعه رسائل و مصنفات، ص 634.

نام کتاب : علم سلوک نویسنده : فضلى، على    جلد : 1  صفحه : 62
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست