نام کتاب : علم سلوک نویسنده : فضلى، على جلد : 1 صفحه : 276
را با تفريط به سهلانگارى تبديل مىكند. با
اين تبدّل و تغيّر، دل از مزرعه خير فاصله مىگيرد و در وجه نفسى به مزرعه شرّ مبدّل
مىگردد و به رذيلتخواهى مبتلا مىشود كه ابنيزدانيار در اينزمينه نيز مىگويد:
«نفس و بدن مزرعه شرّ هستند؛ زيرا معدن شهوت هستند و براى اراده شرّ سرشته
شدهاند.»[1]
با ظهور رذايل، دل به لذايذ نفسانى آن رذايل مشغول گشته، به پراكندگى
و صدپارگى دچار مىگردد و چه بسا به ختم، طبع و زيغ مبتلا شود و در نتيجه از توجه
قلبى به خداى سبحان باز ماند؛ هر چند اين لذات گذرا باشند؛ زيرا دل همچون گلهاى
حساس،[2] نسبت به
گناه حساس است و با اندك گناهى پژمرده مىگردد و چون لاله واژگون، از نگاه به
آسمان وجهاللّهى باز مىماند؛ از اينرو رذايل، مايه تفرقه دل و مانع توجه او
هستند.
شيوههاى درمان بيمارىهاى قلبى
عارفان با اتكا بر آيين وحيانى، براى سالمسازى قلب آدمى و
فراهمسازى توجه قلبى درپى درمان امراض قلبى برآمدند. آنان در اين درمان، دو شيوه
درمانى را پيش روى سالكان قرار دادند؛ اولى درمان عرفانى است و دومى درمان اخلاقى.
درمان عرفانى كه بر پايه معرفت توحيدى، محبت الاهى و عبوديت ربوبى
استوار گشته، شيوه رفعى- نه دفعى- را در دست دارد؛ بهگونهاى كه سالك در صراط
سلوك، با به كارگيرى علوم سلوكى و معارف الاهى، دلش را از دو جهت اخلاقى و اعتقادى
چنان تربيت مىكند و در جهت بندگى چنان رياضت مىدهد و از جهت حبّى چنان از شور و
شعف پر مىكند كه غرق در تعلق سرّى و توجه به
[2] - گل حسّاس گلى است از خانواده نخود كه دمبرگ
كركدار آن بر اثر لمسكردن به سوى پايين جمع مىشود و در عرف به آن« گل قهرگر»
گويند.( حسن انورى، فرهنگ روز سخن، ص 1023.)
نام کتاب : علم سلوک نویسنده : فضلى، على جلد : 1 صفحه : 276