نام کتاب : علم سلوک نویسنده : فضلى، على جلد : 1 صفحه : 210
البته سكوت لسانى- چنانكه سيد بحرالعلوم
مىفرمايد- بر دو قسم است: يكى سكوت عام و ديگرى سكوت خاص. سكوت عام به اين معناست
كه سالك، زبان از سخن زايد با مردم بپرهيزد و به سخنان لازم و ضرورى اكتفا كند.
امام صادق (ع) فرمود: «زبانت را از بيان چيزى كه ضرورتى ندارد، بازدار.»[1] اماممحمدباقر (ع) نيز فرمود:
«شيعيان ما زبانشان بسته است.»[2]
سكوت خاص نيز به معناى حفظ زبان از هرگونه سخن با مردم، هنگام اشتغال
به ذكر الاهى است[3] تا موجب
غفلت نگردد.
2. سكوت قلبى
سكوت قلبى بهعنوان بايسته سالكان و حال مقربان، اين است كه سالك هر
انديشه غير الاهى را كه بهعنوان سخن غير الاهى و غير واقعى در ذهن و دل وى خطور
كرده است، از دل دور كند تا دل، مملكت نفس و ميدان تاخت و تاز شيطان نگردد و او را
از توجه به خداى سبحان باز ندارد.[4] خداى
سبحان در شب معراج، خطاب به حضرت خاتم 6 يكى از خصلتهاى بنده بهشتى را سكوت
زبانى و قلبى دانسته و فرموده است:
«اى احمد! ... به بهشت مىرود آن بندهاى كه زبانش را در پوشد و آن
را جز به قصدى وانگشايد و دل خود را از وسواس حفظ كند و آگاهى و نگاهم را محترم
شمارد.[5]
[1] -« فاغلق باب لسانك عما لك بدٌ منه.»( محمدباقر
مجلسى، بحارالأنوار، ج 71، ص 284.)