به گفته برخى مورخان، يونانيان يا بخشى از آنان، جنازههاى پدران خود
را پس از مرگ مىسوزاندند. كالاتينها، كه قومى از اقوام هندوستان بودند، جنازه
پدران خود را پس از مرگ مىخوردند. هرودت، مورخ مشهور يونان باستان مىگويد:
داريوش اول، پادشاه ايران، برخى از يونانيان و كالاتين ها را در يكجا جمع كرد:
«يونانيانى را كه در سرزمين او مىزيستند احضار كرد و از آنان پرسيد
به چه بهايى حاضرند گوشت پدرانشان را پس از در گذشتنشان بخورند. آنان پاسخ دادند
كه همه ثروت روى زمين نمىتواند آنان را به چنين كارى ترغيب كند. داريوش سپس
كالاتينها را كه پدرانشان را مىخوردند احضار كرد و در حضور يونانيان كه مترجم به
همراه خويش داشتند، از آنان پرسيد كه در برابر چه بهايىحاضرند اجساد پدرانشان را
پس از مرگ بسوزانند و آنان با صداى بلند ضجه برآوردند و از او درخواست كردند كه
چنين عمل شنيعى را يادآور نشود.»[2]
به نظر شما راه صحيح برقرارى تفاهم ميان اين دو دسته يا دستههاى
مشابه چيست؟ چگونه مىتوان اين اختلافات را به اتحاد تبديل كرد؟ آيا اختلاف اين دو
گروه به اندازهاى هست كه هرگز نتوانند در اين موضوع با يكديگر گفتگو كنند؟ مگر جز
اين است كه هر دو در اصل احترام به جنازه پدر و مادر مشتركالقول و
متفقالرأىاند؟ و فقط در مصداق احترام، با يكديگر اختلاف دارند؟
چنين اختلافاتى را چگونه مىتوان حل كرد؟ آيا تصحيح جهانبينى افراد
و تصحيح فهم و درك آنان از حقيقتِ احترام را مىتوان بهعنوان راهى معقول براى رفع
اينگونه اختلافات ذكر كرد؟[3]
3- 3. صراحت
يكى ديگر از آداب اخلاقى مناظره، «صراحت بيان» و پرهيز از تكلّف و
تعارف در گفتار و دورىكردن
[3] - براى مطالعه بيشتر در باب علل اختلافات اخلاقى و
آشنايى دقيقتر با راهحل اينگونه اختلافات، بنگريد به: محمدتقى مصباح يزدى،
فلسفه اخلاق، تحقيق و نگارش احمدحسين شريفى، ص 81 و 82
نام کتاب : آيين زندگى نویسنده : شريفى، احمدحسين جلد : 1 صفحه : 235