نام کتاب : آيين زندگى نویسنده : شريفى، احمدحسين جلد : 1 صفحه : 201
2- 2. نظريه اصالت سياست و تبعيت اخلاق از
سياست
بر اساس اين نظريه، همه رفتارهاى اخلاقى، اعم از رفتارهاى فردى و
اجتماعى، همچون هنر، ادبيات، علم و امثال آن، تحت سيطره و سيادتِ سياست است.
ارزشهاى اخلاقى تابع مصالح سياسى و ارزشهايى است كه رهبران سياسى معين مىكنند.
هر كارى كه در خدمت تأمين منافع سياسى جامعه يا حزب يا گروه خاصى باشد، ارزشمند
بوده و فضيلت به شمار مىآيد و هر كارى كه ما را از دستيابى به اهداف و اغراض
سياسى جامعه يا حزب و امثال آن دور كند، كارى ناپسند بوده و از رذايل اخلاقى است.
به تعبير ديگر، اخلاق و ارزشهاى اخلاقى در اين ديدگاه، صرفاً جنبه ابزارى دارند؛
يعنى تا آنجا ارزشمند و خوباند كه ما را به اهداف سياسىمان برسانند، وگرنه هيچ
ارزشى ندارند. به تعبير يكى از كشيشان مسيحى: «هنگامى كه موجوديت كليسا مورد تهديد
واقع مىشود، براى نجات و رهايى آن مىتوان چارچوبهاى اخلاقى را زير پا نهاد.» بر
اساس اين ديدگاه، اگر حيلهگرى، ظلم، شكنجه، دروغ، رياكارى، تدليس و امثال آن، ما
را به اهداف خود نزديكتر سازد، داراى ارزش مثبت خواهد بود و اگر بر فرض، در جايى
عدالتورزى، امانتدارى، راستگويى، انصاف، مروت و امثال آن، ما را از اهدافمان
دورتر كند، امورى زشت و ناپسند خواهد بود. به هر روى، بر اساس اين نظريه، در هر
جايى كه ميدان تلاقى اخلاق و سياست باشد، ارزشهاى اخلاقى توسط ارزشها و ضوابط
سياسى معين مىشوند.
اين نظريه در عمل و حتى در نظر، مورد حمايت و تأييد بسيارى از
سياستمداران جهان واقع شده است. لنين، از رهبران ماركسيسم، مىگفت:[1] «اخلاق ما از منافع مبارزه طبقاتى
پرولتاريا به دست مىآيد.»؛ «براى ما اخلاقى كه از خارج از جامعه برآمده باشد،
وجود ندارد، و يك چنين اخلاقى جز شيادى چيزى ديگر نيست.»؛ «هنگامى كه مردم از ما
در باره اخلاق سؤال مىكنند مىگوييم كه براى يك كمونيست، كل اخلاق در رابطه با آن
نظم و ديسيپلين آهنين و در مبارزه آگاهانه عليه استثمار معنا مىيابد.»
[1] - جوليانو پونتارا،« اخلاق، سياست، انقلاب» مترجم
حميد غفارى، نامه فرهنگ، سال دوم، شماره 1 و 2، ص 100
نام کتاب : آيين زندگى نویسنده : شريفى، احمدحسين جلد : 1 صفحه : 201