responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آيين زندگى نویسنده : شريفى، احمدحسين    جلد : 1  صفحه : 159

همه نعمت‌هاى طبيعى محروم سازد. سعدى ملاقات خود را با يكى از طرفداران اين ديدگاه چنين گزارش مى‌دهد:

بزرگى ديدم اندر كوهسارى‌

قناعت كرده از دنيا به غارى‌

ورا گفتم به شهر اندر نيايى؟

كه بارى بندى از دل برگشايى‌

بگفت آنجا پريرويان نغزند

چو گِل بسيار شد، پيلان بلغزند

اينان «جهاد با نفس» را كه پيامبر گرامى اسلام 6 آن را بزرگ‌ترين و برترين جهاد خوانده‌اند، مساوى با «نفس‌كشى» و از ميان برداشتن غرايز، آن هم به شيوه مرتاضان هندى و راهبان مسيحى مى‌پندارند. در حالى كه جهاد با نفس هرگز با سركوب كردن قوا و ناديده گرفتن غرايز سازگار نيست.

جهاد با نفس، در حقيقت به معناى تعديل قوا و رعايت عدالت ميان آنهاست. بدين معنا كه انسان اجازه ندهد تا قواى خاصى بر سراسر مملكت وجود او حكومت كنند و ساير قوا و استعدادها را از كار اندازند. به تعبير امام خمينى قدس سره جهاد با نفس «عبارت است از غلبه كردن انسان بر قواى ظاهره خود، و آنها را در تحت فرمان خالق قرار دادن، و مملكت را از لوث وجود قواى شيطان و جنود آن خالى نمودن.»[1]

نگرش تفريطى به غريزه جنسى، در ميان مسلمانان صدر اسلام نيز وجود داشت و پيامبر اكرم و امامان معصوم :، به شدت، با اين نگرش به مبارزه پرداختند. على 7، زمانى در شهر بصره، به خانه يكى از يارانش به نام علاء بن زياد حارثى رفت. در گفتگوهايى كه ميان آنان گذشت، علاء به امام على 7 عرض كرد كه برادرم عاصم بن زياد جامه‌اى پشمين به تن كرده و از دنيا روى برگردانده است. امام فرمود: «او را نزد من آريد» وقتى او را ديد به وى فرمود:

اى دشمنك خويش! شيطان سرگشته‌ات كرده و از راهت به در برده. بر زن و فرزندانت رحمت نمى‌آرى، و چنين مى‌پندارى كه خدا آنچه را پاكيزه است، بر تو روا فرموده، اما ناخشنود است كه از آن بردارى؟ تو نزد خدا خوارمايه‌تر از آنى كه مى‌پندارى![2]

2- 2. ديدگاه افراطى‌

در دوران جديد، پس از طرح گسترده مسائل روان‌شناسى و روانكاوى و پيشرفت نسبى علم‌


[1] - سيدروح‌اللّه خمينى( امام)، شرح چهل حديث، ص 6

[2] - نهج البلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدى، خطبه 209، ص 241 و 242

نام کتاب : آيين زندگى نویسنده : شريفى، احمدحسين    جلد : 1  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست