براى امر به معروف و نهى از منكر، سه مرتبه و مرحله ذكر شده است:
مرتبه قلبى، زبانى و عملى.
منظور از «مرتبه قلبى» اين است كه انسان در درون خويش از منكر نفرت
داشته و معروف را دوست بدارد. اميرمؤمنان در باره اين مرتبه از امر به معروف و نهى
از منكر سرگذشت قوم ثمود را بازگو كرده و مىفرمايد:
مردم! خشنودى و خشم [از چيزى] همگان را [در پيامد آن] شريك سازد [و
كيفر و پاداش آنچه بدان راضى شدهاند به آنان بپردازند] چنانكه ماده شترِ ثمود را
يك تن پى نمود و خدا همه آنان را عذاب فرمود؛ چرا [كه گرد اعتراض نگرديدند و] همگى
آن كار را پسنديدند.[2]
اصولًا، كسى كه از مرتبه قلبى امر به معروف و نهى از منكر برخوردار
نباشد، انسانى مسخ شده و داراى طبيعت و سرشتى دگرگون شده است. امام على 7، در اينباره مىفرمايد:
پس كسى كه معروف را ستايش نكند و منكر را انكار ننمايد، طبيعتش
دگرگون و زير و رو شده است.[3]
منظور از «مرتبه زبانى» اين است كه به هنگام مشاهده منكر، صرفاً
نبايد به ناخشنودى قلبى و درونى بسنده شود، بلكه بايد اين ناخشنودى خود را به زبان
نيز آورده، اعتراض خود را به گوش فرد برسانيم.
و بالاخره بايد توجه داشت كه اين مرتبه نيز مرتبهاى ايدهآل و نهايى
نيست؛ بلكه براى امر به معروف و نهى از منكر بايد دست به عمل بزنيم؛ يعنى اگر
مراتب و مراحل قبلى ناكافى و ناكارآمد بود، بايد دست به اقدام زده، عملًا براى
برچيده شدن منكر و تحقق معروف وارد ميدان شويم. حتى اگر لازم باشد جان خود و
عزيزان خود را نيز در راه تحقق معروف و برچيده شدن منكر فدا كنيم. البته فقيهان
اين مرحله از امر به معروف و نهى از منكر را وظيفه حكومت اسلامى دانستهاند و نه
وظيفه تك تك افراد.
[1] - بنگريد به: محمدحسن نجفى، جواهر الكلام فى شرح
شرائع الاسلام، ج 21، ص 383- 374؛ سيدحسن اسلامى،« امر به معروف و نهى ازمنكر»،
دانشنامه امام على، ج 6، ص 299- 294
[3] - فَمَنْ لم يَعْرِفْ معروفاً و لم يُنْكِرْ منكراً
قُلِب فجُعِل اعلاه اسفَلُه.( بنگريد به: محمدحسن نجفى، جواهر الكلام فى شرح شرائع
الاسلام، ج 21، ص 375)
نام کتاب : آيين زندگى نویسنده : شريفى، احمدحسين جلد : 1 صفحه : 136