نام کتاب : اسرار خاموشان (شرح صحيفه سجاديه) نویسنده : خلجي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 429
سپيدرويان و سيهرويان
حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنا[1]
اذَا بَرِقَتِ الْابْصارُ، وَ تَبْيَضُ[2]
بِهِ وُجُوُهُنا اذَا اسْوَدَّتِ الأبشار. سپاس و ستايشى كه روشنى بخش ديدههاى
ماست، در آن هنگام كه چشمها [از شدّت هراس] به گردش در آيد و چهرههاى ما، در
پرتو آن، سپيد گردد؛ آن هنگام كه چهرههايى [از نكبت و تيرگى گناه] سياهاند.
قَرَّتِ الْعَيْنُ: قَرَّتْ عَينهُ: چشمش از شادمانى و خرسندىِ او
خبر داد، شادمان وخوشحال و آسوده دل شد. آرامش خاطر يافت، ديدگانش خنك شد.
ابن اثير مىگويد:
در حديث اسْتِقسا آمده است: «لَوْ رآكَ لَقَرَّتْ عَيْناهُ. اگر تو
را ببيند، خوشحال و مسرور گردد» و حقيقت آن، اين است كه خداوند، اشك چشمش را خنك
گرداند؛ چرا كه اشك شادى و سرور، خنك است.[3]
برخى گفتهاند: «قَرِّتْ عَيْنُهُ» يعنى خداوند، به او چيزى داده است
كه از ديدن آن، آرامش و قرار يافته و ديگر چشمش به دست اين و آن نيست.